شما فكر مىكنيد اين هفتاد و يك نفرى كه به كربلا آمدند، جاده خيلى راحتى داشتند؟! دعوتى از اينها شد و اينها خيلى راحت بلند شدند و راه افتادند و سر از روز عاشورا در آوردند. شما حدود پنجاه سال، حكومتهاى بعد از رحلت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله تا روز عاشورا را دقيق مطالعه كنيد كه در آن پنجاه سال، براى به اسارت بردن امت و دين، چه فضاسازىهاى عجيبى از طريق پول، شهوات، آرزوها، خيالات و خواستهها انجام دادند. به خدا قسم! سلامت ماندن اين ياران كربلا در آن فضاى پنجاه ساله، از قوىترين معجزات انسان است.
اين جمله امام حسين عليه السلام را در عمق مغز و قلب خود تحليل كنيد كه درباره يارانش فرمود:
«فَانّى لا أعلَم اصحاباً اوفى و لاخيراً مِن أصحَابِى» «1»
از زمان حضرت آدم عليه السلام تا برپا شدن قيامت، بهتر از اين هفتاد و يك نفر را سراغ ندارم. اينها از هزاران بند اسارت، آزادانه گذشتند تا به عاشورا رسيدند. اما ميليونها نفر در آن فضا به اسارت رفتند. حتى دين خدا به اسارت رفت.
اميرالمؤمنين عليه السلام در اواخر عهدنامه مالك اشتر در «نهج البلاغه» مىفرمايد:
«فَانَّ هذا الدّين أسيراً فِى أيدِى الاشرار» «2»
اى مالك! اين دين اسير دست اشرار شده است. نمىگويد مردم. مردم كه در مقابل دين چيزى نبودند. آنها را به صورت ميليونى اسير كردند كه هنوز نيز اين اسارت ادامه دارد.
شما كتابى را به مكه ببريد، اگر در صفحات آن دقت كنند، اگر در گوشهاى پيدا كنند كه مثلًا نوشته است: «يزيد لعنه الله» كتاب را مصادره مىكنند و بعد مىبرند مىسوزانند.
اين اسير شدن انسان است كه اعتراض شديد به شما مىكنند كه چرا «يزيد لعنه الله»؟ يزيد كارى نكرده است. او اميرالمؤمنين، اولى الامر و مجتهد بوده است.
مىگويند: يزيد در كشتن حسين بن على عليهما السلام هيچ گناهى ندارد، چون مجتهد بوده و رأى و فتواى او به اينجا رسيده است كه صلاح مسلمين اين است كه حسين بن على عليهما السلام كشته شود. خدا به يزيد نمىگويد: چرا در اجتهادت اشتباه كردى؟
زحمت كشيدى، مجتهد شدى، حالا رأى تو به اشتباه خورده، يك اجر دارى و اگر صحيح مىبود، دو اجر؛ يعنى در قيامت، خداوند آغوش خود را باز مىكند، از يزيد تشكر مىكند كه شما مجتهد بودى، فقط در اجتهاد اشتباه كردى، اگر دلايل بيشترى داشتى، نظر فتوايى تو نوع ديگرى مىشد.!!
آزادى حقيقى، آزادگان واقعى
يك ميليارد نفر مسلمان اكنون اسير فرهنگ بنىاميه هستند. از زمان خودشان تا به حال، چند ميليارد نفر را به اسارت گرفتند و به جهنم فرستادند، خدا مىداند. در دنيا، چقدر از جوانان اسير ماهواره، ترياك، قرصهاى مخدر جديد و بىدينى هستند؟ اينها كه آزادى نيست، بلكه تمام آن اسارت است.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
«الناس» يعنى همه مردم اسير هستند، اما شما اگر مىخواهيد آزادگان را ببينيد:
«مَن أَحَبَّ أَن يَنظُرَ الى عُتَقاءِ اللّه من النار فَلينظُر الى المُتَعَلّمين»
حضرت آزادگان را به «الله» وصل كرده، خيلى حرف مهمّى است.
از ميان مردم اسير، اگر مىخواهيد آزادها را ببينيد، چه كسانى را بايد ببينيد؟
آنهايى كه براى پيدا كردن راه صحيح زندگى، دارند نزد عالم مىروند تا بفهمند آگاه شوند.
كسانى كه قبل از كسب، حلال و حرام، كسب را مىفهمند. قبل از ازدواج، حلال و حرام آن را مىفهمند. قبل از بچهدار شدن، راه تربيت بچه را مىفهمند. در برابر دشمن اسير كننده، مقاومت مىكنند.
ارزش فراگرفتن علم و دانش
در اينجا پيامبر صلى الله عليه و آله قسم سنگينى مىخورند:
«فَوَالَّذى نَفسِى بِيَدِه»
قسم به خدايى كه اختيار جان من در دست اوست. او به من جان داده و او جان مرا مىگيرد:
«مَا مِنْ مُتَعَلّمٍ يَختَلِفُ الى بابِ العالم الّا كَتَبَ اللهُ لَهُ بِكُلِّ قدمٍ عِبادةَ سَنَةٍ»
هيچ دانش اندوزى و دنبال كننده معرفت و بصيرتى، براى فهميدن و پيدا كردن راه صحيح زندگى، دربِ خانه عالم نمىرود، مگر اين كه هر قدمى كه برمىدارد، خدا ثواب يك سال عبادت را در نامه اعمالش مىنويسد. آن هم عبادت قبول شده. «3» در جمله بعد مىفرمايد:
«و هى تسَتَغفِرُ لَه»
قدمى از روى زمين برنمىدارد، مگر اين كه براى هر قدم او، زمين از پروردگار براى او طلب آمرزش مىكند.
مگر زمين زنده است؟ اگر زمين زنده نبود، ما زندهها از كجا در آمديم؟ اگر زمين زنده نبوده، پروردگار در قرآن نمىفرمود: آسمانها و زمين و تمام موجودات، تسبيح گوى پروردگار هستند. مگر موجودى مىتواند خود را بىحيات نشان بدهد. وجود و هستى، حاكم بر كل عالم است. خود زمين براى او طلب مغفرت مىكند.
جمله بعد:
«يُمسِى وَ يُصبِحُ مَغفوراً لَه»
شب كه مىخوابد و صبح كه بيدار مىشود، تا شب كه مىخواهد بخوابد، اين بيست و چهار ساعت، اين شخص متعلّم، مورد آمرزش پروردگار است.
مگر فرار از اسارت جهل و نادانى كم چيزى است؟ آزادى به اين معنا، عين عبادت، مغفرت و آمرزش است.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بحار الأنوار: 44/ 392، باب 37؛ احقاق الحق، تسترى: 27/ 134؛ كلمات الامام الحسين عليه السلام: 395؛ اعيان الشيعة: 1/ 600.
(2)- نهج البلاغه: نامه 53.
(3)- بحار الأنوار: 1/ 179، باب 1، حديث 62؛ «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ الشَّاخِصُ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ كَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ فَلَا يَرْجِعُ إِلَّا مَغْفُوراً.»
منبع : پایگاه عرفان