عدم لزوم اعتقاد به ادیان الهی:
از اصول کلیدی و بنیادین این عرفان، این است که: انسانها، میتوانند و باید مستقیم، با خدا ارتباط برقرار کنند و در این ارتباط، نیازی به حضور انبیاء و پیامبران، احساس نمیشود. یکی از اصول عرفان حلقه، جواز عدم اعتقاد به هیچ دین و مکتبی است، یعنی فرد صرف نظر از هرگونه اعتقاد دینی، میتواند از شبکه شعور الهی استفاده کند. این اصل که بارها در کتاب "انسان از منظر دیگر" نوشته رئیس فرقه عرفان کیهانی آورده شده است برای جذب جوانان و افراد دین گریز، است؛ به عبارت روشنتر این راه میانبری است که فرد حتی بدون انجام واجبات دینی، به وصال خدای میرساند و او را از لطف خدا سرشار میکند امّا این خدای عرفان کیهانی نه آن خدای است که ما میپرستیم، بلکه خدایی است که نه محرم و نامحرم دارد، نه ایمان به امام و پیامبر و نه دین و مذهب.
توضیح بیشتر اینکه: عرفان حلقه از خلال مباحث فیزیک جدید، شعور کیهانی را تعریف میکند و میگوید عرفان یعنی اتصال با حلقههای شعور کیهانی. این اتصال در یک لحظه بر قرار میشود و برای این اتصال هیچ شرطی، لازم نیست چون شعور کیهانی، رحمت عام الهی است و همه افراد میتوانند از آن برخوردار شوند. نه ایمان، نه پاکی و ناپاکی و نه گناهکاری و بیگناهی، هیچ کدام، دخلی به این اتصال ندارد. تنها باید از مرکزیت عرفان حلقه، این اتصال دریافت شود و یک لحظه تسلیم. چون اعتقادات در این جا مهم نیست. تسلیم یعنی شاهد بودن. ببینید چه اتفاقی میافتد و هر چه شد بپذیرید. در این حالت یک فرد اتصالدهنده با یک فرد اتصال گیرنده در وحدت قرار میگیرند و شعور کیهانی، سومین عضو است. و خدا نیز عضو چهارم است.
مبارزه با آموزههای اسلامی:
طاهری به صورت عمد، اول قرآن را زیر سؤال میبرد و اعتقاد دارد، قرآن ناقص است و نوشته پیامبر است؛ در حالیکه این عرفان حلقه است که در موارد متعددی با آیات قرآن، تناقض دارد.مرحله بعدی، مقامات امامان معصوم و زیارت قبور ائمه، نهی میشود. وی، زیارت ائمه را، شرک میداند. زیارت قبور را کثرتگرایی میداند. طاهری، گاهی اعتقاد به منجی و و مهدویت را به تمسخر میگیرد.
توسل، شفاعت و زیارت ائمه معصومین در عرفان کیهانی، به چالش کشیده میشود. عرفان حلقه، زیارت ائمه معصومین، زیارت کسانی میداند که مردهاند و توانایی دیگری ندارند، همچنین، این نوع از عرفان انحرافی، قرآن را نیز دارای تناقض میداند، رئیس عرفان حلقه، منکر عصمت ائمه شده و تنها آنها را انسانهای خوبی میداند، در حالی که با مراجعه به قرآن،«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. [احزاب/33] خداوند هر گونه آلودگی و رجسی که شما تصور کنید، از اهلبیت دور کرده است.» متوجه خواهیم شد حتی هر گونه خطا، اشتباه و فراموشی را از آنها برداشته است، به کذب بودن این گونه سخنان، پی خواهیم برد.
درمجموع، در عرفان حلقه، با انبوهی از تفسیر به رایها و ادعاهای عجیب در باب "مفاهیم اسلامی و گزارههای قرآنی"، مواجه هستیم که انسان به شگفت واداشته میشود.
شفای بیماران از طریق اجنه و برون ریزی:
فرادرمانی از زیر مجموعههای عرفان کیهانی و حلقه، است که ادعا دارد با آموزههای عرفانی خاص خود میتواند بیماران جسمی و روحی را مداوا کند. در این شاخه درمانی، بیمار توسط فرادرمانگر به شبکه شعور کیهانی (شبه آگاهی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی، روح القدس) متصل شده و ضمن ارایه اطلاعاتی از نحوه اتصال خود از طریق دیدن رنگها، نورها، احساس حرکت و فعالیت نوعی انرژی در درون بدن و همچنین از طریق گرم شدن، سرد شدن و...، اعضای معیوب و تنشدار بدن او مشخص شده و با حذف علایم، روند درمان آغاز میشود.
طاهری در کتاب "موجودات غیر ارگانیک"، تقسیمبندی را انجام میدهد؛ نام موجوداتی را غیر ارگانیک میگذارد و نوع A و B مشخص میکند؛ که نوع A همان اجنه هستند و نوع B کالبدهای ذهنی یا ارواح گذشتگان، و مدعی است که اجنه یا ارواح گذشتگان، در وجود افراد، رسوخ میکنند و منشا اختلالات ذهنی، روانی و حتی جسمی در افراد میشوند و هنر طاهری و مسترهای عرفان حلقه، این است که این موجودات غیرارگانیک را از بدن افراد خارج میکنند و در اصطلاح برون ریزی میکنند.
ادعای درمان و شفادهی مهمترین جذابیت دروغین این عرفان نوظهور است که برخی از افراد جامعه، فریب این ادعا را خورده و جذب این گروه میشوند. هرچند این عرفان نیز همانند سایر مکاتب دستساز بشری، از طریق فرادرمانی و کمک گرفتن از اجنه، سعی در برطرف کردن بیماری، دارند؛ لکن صرف انجام کارهای خارقالعاده و درمان برخی از بیماریها، دلیلی برای حقانیت مکتبشان آنها نیست. چرا که در هر مکتبی اعم از مکاتب هندی و مرتاضان تا عرفانهای شرقی و وارداتی از دنیای غرب، نوعا درمان، به عنوان جاذبهای برای تبلیغ و ترویج مکتب دست ساز خویش، استفاده میکنند.
در عرفان حلقه، اتصال به شبکه کیهانی، علت شفادهی عنوان شده، درحالیکه همانطور که ذکر شد، اتفاقاتی را که پس از اتصال برای درمان میافتد، نمیتوان شفای الهی، دانست؛ زیرا این دست درمانها، ماندگار نبوده و در بسیاری از موارد یا بیماریها، باز میگردند و یا تبدیل به بیماریهای دیگر، میشوند. زیرا تنها علائم بیماری، حذف شده است. در عرفان حلقه، غالباً کسی که درمان، مییابد، دچار مرض دیگری میشود یعنی این درد تسکین پیدا میکند و از جای دیگری بیرون میزند. به عبارت دیگر، فرادرمانی در عرفان حلقه، علائم بیماری را حذف میکند و نه خود بیماری را.[4] علاوه بر اینکه، انجام برخی فرایندها بر روی بیماران، دلیل بر الهی بودن آن مکتب و حق بودن آن آئین، نیست. چراکه در مکاتب غیرالهی مثل مکتب هندی و عرفانهای شرقی، نیز اینگونه درمانها، انجام میگیرد و جای تازگی ندارد.
برخی از آسیب دیدگان عرفان حلقه، ابراز میدارند که در نتیجه اتصال، دچار شکهای شدید و اتفاقات ناگوار در زندگی میشوند، که وقتی به مسترها (مربیان عرفان حلقه)، اعتراض میکنند، آنان ابراز میدارند. این اتفاقات برونریزی موجودات غیر ارگانیک (جنها) و کالبدهای ذهنی (ارواح خبیث درگذشتگان) که هر دو در درون افراد از کودکی، لانه کردهاند، هست، سؤال اینجا این است که، بر اساس کدام دلیل عقلی، عرفان حلقه، همه انسانها را بیمار میداند، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود؟! زیرا، ادیان الهی همه انسانها را به دید سلامت نگاه میکنند، پس بر اساس کدام دلیل عقلی، این موجودات (جنیان) از بدو تولد در درون افراد لانه میگزینند؟ آیا واقعا این اتصال، برونریزی است یا راهی برای ورود این موجودات و نیروهای شیطانی؟[1]
پینوشت:
[1] برگرفته از پایگاه خبری فرهنگ نیوز، کد خبر: 131880
منبع : پاسخگویان