نقل است كه در قيامت، پروردگار به ايشان مىگويد: حبيبه من، شما معطل قيامت نشو! به بهشت برو! حضرت نيز اطاعت مىكند و تا دروازه بهشت مىرود، اما وارد بهشت نمىشود. خطاب مىرسد: چرا داخل نمىشوى؟ مىگويد:
خدايا، آيا ما در دنيا نعمتهاى تو را به تنهايى استفاده كرديم؟ آيا ما نبوديم كه پس از سه روز روزه لقمه دهانمان را به مستحق داديم و خودمان با آب افطار كرديم؟ حالا من چگونه تنها به بهشت بروم؟
خطاب مىرسد: حبيبه من، با چه كسى مىخواهى بروى؟ مىگويد: با هر كس كه با شوهرم و با بچه هايم بوده و به ما كمك كرده، شيعه ما بوده و به ما اقتدا كرده و با حسين من در ارتباط بوده و براى حسين من گريه كرده است! خطاب مىرسد: حبيبه من، اينهايى كه گفتى را از كل محشر صدا كن و با خود به بهشت ببر.
آرى:
در محشر اگر لطف تو خيزد به شفاعت بسپار بگردند و گنهكار نيابند.
منبع: حديث عقل و نفس آدمى درآيينه قرآن
منبع : پایگاه عرفان