دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: ما میتوانیم یک موجودی شویم که بدنمان بعد از مردن خاک شود، ولی شخصیت، آثار، اخلاق و رفتارمان خاک نشود و مرتب از افقهای مختلف طلوع کند؛ آنچه موجب رشد، کمال، نور، اخلاق و ماندگاری انسان در این دنیا میشود، این است که انسان خدا را به درستی، به راستی و با اخلاص بندگی و عبادت کند. اگر اخلاق بندگی نباشد حتی کل پیکرهٔ نماز بهصورت واجب شرعی تخریب و باطل میشود.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ همدانیهای مشهد در بیان استقبال بهشت از اهل ایمان به کلامی از قرآن مجید اشاره و اظهار کرد: قرآن میفرماید: «وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ» (سورهٔ ق، آیهٔ 31)، بهشت را در قیامت پیش شما میآورم، نمیخواهد زحمت بکشید و رنج ببرید که خودتان را در آن صحرای عظیم به بهشت برسانید. خدا بهشت را به شما میرساند و انسان کیفیت آن را در قیامت درک میکند؛ به همین خاطر نمو، رشد و میوهدهی دنیایش به حساب خیلی آسانی برخورد میکند یا اصلاً به حسابی برخورد نمیکند.
دو نوع حسابرسی از اهل ایمان
وی به حسابرسی اهل ایمان در قرآن اشاره و خاطرنشان کرد: اولین حساب برای اهل ایمان «حساب یسیر» است، «حساب یسیر» یعنی پروندهرسی بسیار آسان. پروندهٔ انسان را از ابتدای تکلیف تا روز مرگش به آسانترین صورت رسیدگی میکنند. این رسیدگی چقدر طول میکشد؟ پیغمبر(ص) میفرمایند: کمتر از زمان نماز عصرتان خواهد بود و بیشتر طول نمیکشد چرا که علم پروردگار چیرهٔ به پروندهٔ ماست.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: خداوند نمیخواهد پروندهٔ ما را که خود ما هستیم، ورق بزند، این صفحه را ببیند و تمام کند، سپس صفحه بعد را ببیند. اینها کار ماست و علم پروردگار علم محیط است: «وَ کٰانَ اَللّٰه بِکلِّ شَیءٍ مُحِیط» (سورهٔ نساء، آیهٔ 126)، یعنی شما این عالم را با کل موجوداتش در نظر بگیرید، نزد پروردگار حاضر است: «وَ إِنْ کلٌّ لَمّٰا جَمِیعٌ لَدَینٰا مُحْضَرُونَ» (سورهٔ یس، آیهٔ 32). مگر خدا صبح به صبح و شب به شب، موجودات زنده را میشمارد؟ مگر مینشیند و دریاها، صحراها، جنگلها و پرندگان هوا را حساب میکند که هر کدام چقدر غذا میخواهند و چه میخواهند؟ میلیونها سال است موجودات زنده هر صبح و ظهر و شب بر سر این سفرهاند و هیچ چیز هم از آنها کم گذاشته نمیشود، شماره هم نمیکند و معطل این هم نمیشود که موجود چه میخواهد؛ بلکه کار درجا و فعلی است و به عبارت خیلی لطیف، کار در پیشگاه مقدس او برای خود او اصلاً زمان ندارد.
اقدام خداوند در گرو زمان نیست
استاد انصاریان با بیان اینکه اگر بگوییم خداوند متعال در گرو زمان یا معطل زمان است یا اینکه معطل شمارش است، حرف باطلی است؛ گفت: ظاهر و باطن جهان یکجا در محضر مقدس اوست و یکجا هم جهان را کارگردانی میکند و میچرخاند، یکجا به همهٔ موجودات عالم رسیدگی میکند. «حساب یسیر» یعنی یکجا رسیدن به پرونده، چون اوّلِ پرونده تا آخر پرونده در علم او حاضر است و حکم میکند، اما آنهایی که پروندهشان معطلی دارد، معطلی برای خودشان است؛ یعنی آنها خودشان را در دنیا نسبت به هر کار مثبتی معطل گذاشتند و نرفتند و بهعبارت سادهتر، خودشان را تعطیل کردند؛ لذا رسیدگی به پروندهشان هم تعطیل است و به پرونده طول زمان میخورد تا از تعطیلی دربیاید و آنها را در جهنم بیندازند؛ ولی حساب اهل ایمان، «حساب یسیر» است.
اقوامی در قیامت بدون حساب وارد بهشت میشوند
وی به دومین حسابرسی اهل ایمان در قرآن اشاره و تصریح کرد: دومین حسابرسی برای اهل ایمان «بِغَیْرِ حِسَاب» است، عدهای از اهل ایمان اصلاً حساب ندارند و اگر در قرآن مجید دقت کرده باشید، میفرماید: «بِغَيْرِ حِسَابٍ» (سورهٔ زمر، آیهٔ 10). اقوامی در قیامت بدون حساب وارد بهشت میشوند، یعنی اصلاً پروندهای پیش پروردگار ندارند چون در قیامت همه میفهمند که آنها عین نور هستند و عین نور یک حقیقتاند؛ یعنی عمل، اخلاق، رفتار، کردار و گفتار آنها نور است و همواره یک حقیقت از آنها ظهور دارد.
استاد انصاریان افزود: ما حقایق متعددهایم؛ در قیامت یک بدن، روح، اخلاق، عمل، زبان و شنوایی داریم که در دنیا داشتهایم، یک غفلت داریم، یک توجه داریم. حال وقتی مؤمن باشیم، خداوند متعال خیلی حسابمان را آسان میگیرد و ما را بهاندازهٔ یک نماز عصر معطل میکند؛ اما وجود آنها قطعهقطعه نیست که همهٔ قطعهها را خدا نظر کند و بعد هم بگوید که شما بخشیده شده هستید و این هم بهشت در مقابلتان یا بهشتی که به استقبال شما آمده است. اینها نور محضاند و حساب ندارند؛ یعنی وجودشان، هم خودشان، هم قیامت و هم دل مردم را روشن میکند؛ آنها «یخرجون منک اقوام یدخلون الجنة بِغَیر حساب» هستند.
آثار وجودی عدهای پس از مرگ همچنان ادامه دارد
مبلغ عرصه بین الملل گفت: خداوند در سوره ابراهیم میفرماید: «أَ لَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اَللّٰه مَثَلاً کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ وَ فَرْعُهٰا فِی اَلسَّمٰاءِ * تُؤْتِی أُکلَهٰا کلَّ حِینٍ» (سورهٔ ابراهیم، آیات 24-25)، بعضیها میمیرند، اما آثار وجودشان ادامه دارد. ابراهیم مُرد، اما آثار وجودش تاکنون ادامه دارد؛ هم ذریهاش که انبیای بعد از خودش بودند و هم فرهنگش و هم کل مناسک حج، همه آثار وجود یکنفر است. اکنون هم بالاترین اثر وجودی را همین لحظه در کرهٔ زمین دارد که وجود مبارک حضرت امام عصر(ع) است؛ ایشان ذریهٔ ابراهیم است و وقتی ظهور کند، با شش هزار روایتی که سنی و شیعه دربارهٔ ایشان دارند. یک روایت که با سندهای مختلف ذکر شده، این است: «یملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً» تمام زمین را در امور معنوی و مادی پر از قسط و عدل میکند. کل امور مادی، عملی، اخلاقی و معنوی مردم میزان میشود.
محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی به روشناییبخشی از آثار انسان پس از مرگ اشاره و خاطرنشان کرد: ما میتوانیم یک موجودی شویم که بدنمان بعد از مردن خاک شود، ولی شخصیت، آثار، اخلاق و رفتارمان خاک نشود و مرتب از افقهای مختلف طلوع کند. شما اگر ثروتمند شدی، در یک محلهٔ فقیرنشینی که از تشنگی مسجد میمیرند، یک مسجد بساز. تو خودت خاک میشوی و این مسجد سرپا میماند؛ حال چقدر نماز در این مسجد میخوانند، به پروندهٔ تو منتقل میشود؛ چقدر در آن مسجد منبر میروند و گمراه هدایت میشود، به پروندهٔ تو منتقل میشود. ما میتوانیم ماندگار شویم، یعنی خداوند متعال همهٔ درهای ماندگار شدن را به روی ما باز گذاشته است.
چه عامل موجب رشد، کمال، نور، اخلاق و ماندگاری انسان میشود؟
وی ادامه داد: آنچه موجب رشد، کمال، نور، اخلاق و ماندگاری انسان میشود، این است که انسان خدا را به درستی، به راستی و با اخلاص بندگی و عبادت کند. اگر اخلاق بندگی نباشد، کل پیکرهٔ نماز بهصورت واجب شرعی تخریب و باطل میشود. ما بهصورت واجب شرعی در تشهد میگوییم: «عبده و رسوله»، اوّل بندگی و بعد نبوت؛ یعنی اگر آن بندگی واقعی نبود، محال بود که خورشید نبوت از افق وجود پیغمبر(ص) طلوع کند.
استاد انصاریان در مورد خلوص در بندگی به حکایتی از آقا شیخ عباسی قمی(ره) اشاره و اظهار کرد: مرحوم آقا شیخ عباس قمی(ره)، صاحب «مفاتیحالجنان» بیست سال مشهد بود و خیلی از او تقاضا کردند که در همین مسجد گوهرشاد نماز جماعت بخواند. شبستان پر هم میشد و دیگر قبل از نماز جا نبود. یک شب رو به قبله بلند شد، استغفرالله ربی و اتوب الیه گفت، دستهایش را برای تکبیر بالا برد، اما نگفت و دستهایش را پایین انداخت، کفشهایش را زیر بغلش گذاشت و از دَر بیرون رفت و نیامد. خیال کردند که برای تجدید وضو رفت، اما وقتی نیامد، به سراغش رفتند و گفتند آقا چرا نماز دوم را نخواندی؟ گفت: میخواستم بخوانم، اما وقتی بلند شدم که تکبیرةالإحرام بگویم، صدای همهمهٔ مردمِ پشت سرم دلم را قلقلک داد که چقدر جمعیت میخواهد به تو اقتدا کند! آن نماز در مردم و در شیطان و در هوای نفس بود، نماز در خدا و در بندگی نبود. آن خوردن در بندگی نبود، آن پوشیدن در بندگی نبود. «عبده و رسوله» یعنی اوّل همهچیز بندگی شود، بعد من مقام نبوت را به تو میدهم. نبوت، رسالت، پیغمبر و امام شدن طلوع بندگی است. مسئلهٔ عبودیت به گستردگی آفرینش باز است.
انتهای پیام /
منبع : پایگاه عرفان