فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند
تاریخ انتشار : 15 آبان 1397 ساعت 11:59 صبح

استاد انصاریان: مایه تمام گناهان شکم و شهوت است/ نفس مدام انسان را به هر گناهی دستور می‌دهد

استاد انصاریان: مایه تمام گناهان شکم و شهوت است/ نفس مدام انسان را به هر گناهی دستور می‌دهد

دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی با بیان اینکه نفس انسان سیری ندارد، رنگ بندی آن زیبا، ولی مزه بد و تلخی دارد، گفت:  نفس مکرر و بدون تعطیلی انسان را به هر گناهی دستور می‌دهد و تنها قدرت پروردگار است که می تواند آن را کنترل کند.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیه بنی‌الزهرا(س)، سفر پیامبر به معراج را مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت: معراج سفر خاصی بود که برای پیغمبر(ص) اتفاق افتاد، دعوت کننده پیغمبر به این سفر شخص پروردگار است. معراج مسئله درست و ثابتی است، اما چگونه رفتن پیغمبر از زمین به عوالم ملکوت برای ما خیلی روشن نیست، فقط می‌دانیم قرآن مجید می‌فرماید: «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلا» (اسرا، 1) از هر عیب و نقصی منزه است آن کسی که یک شب بندۀ خودش را به عوالم ملکوتی سیر و مسافرت داد. البته یک توضیحی هم پروردگار عالم در سورۀ دیگر از معراج بیان کرده است.

 

نفس انسان حالت سیری طبیعی ندارد

وی با بیان اینکه پروردگار شب معراج مطالب بسیار مهمی برای پیغمبر بیان کرد که حضرت وقتی برگشت همه را فرمود و نوشتند و بعدها از طریق ائمه(ع) و اصحاب ائمه به کتاب‌هایی که بزرگان دین تعریف کردند راه پیدا کرد، ادامه داد: خداوند در شب معراج به پیغمبر فرمود: «مَثَل النفس کمَثَل النعامه تأکل کثیراً و إذا حُمل علیها لا تطیر و مثل الدِّفلی لونه حَسن و طعمه مُرّ» مسئله نفس انسان مانند شترمرغ هست، پرخور است و حالت سیری طبیعی ندارد. مَثَل نفس مانند گیاه خرزهره است «لونه حَسَن» رنگ بندی این گیاه زیباست، ولی «طعمه مرّ» مزه بد و تلخی دارد. «تأکل کثیراً» اگر دهانش را باز بگذارند تا آخر عمر خورندۀ هر گناهی است و سیر هم نمی‌شود. «و اذا حُمل علیها لا تطیر» اما وقتی که تکالیف، عبادات و مسئولیت‌ها را بر عهدۀ صاحب این نفس می‌گذارند، قبول نمی‌کند و می‌گوید من زمینی هستم، پرنده آسمانی نیستم که تکالیف را بر من قرار می‌دهید و مسئولیت به عهده من می‌گذارید. تا وقتی که این نفس در وجود انسان است و این بازیگری را دارد، گناه‌خور است و سیر نمی‌شود. عبادات و مسئولیت‌های الهی را قبول نمی‌کند چرا که عبادات می‌خواهد انسان را به ملکوت و لقای الله ببرد.

 

در جامعه کم نیستند افرادی که نفسشان سیر نمی شود

استاد اخلاق حوزه های علمیه گفت: در جامعه خودمان از این افراد کم نیستند، دهان شهوتشان و نفسشان باز است و سیر نمی‌شوند، به گونه ای نیست که نفس امروز 10 گناه کند و بگوید دیگر توان، طاقت و قدرتش را ندارم. سال ها گناه می کند، ولی نمی‌گوید سیر شدم.  

وی در زمینه مبارزه با نفس به نمونه ای اشاره و خاطرنشان کرد: زلیخا همسر عزیز بود، هیچ قید و بند و جلوداری نداشت، اسیر شهوات نفس بود تا وقتی که دیگر بدن توانش را از دست داده بود. یوسف در زندان بود و بنا شد حاکم مصر به‌خاطر تعبیری که از خوابش کرده بود آزادش کند. وقتی مأمور شاه به زندان آمد و گفت: شما آزاد هستی، یوسف(ع) گفت: من از زندان بیرون نمی‌آیم، به شاه بگویید زنان دربار را جمع کند و از آنان بپرسد چند سال قبل مسئلۀ شما با این زندانی چه بود؟ باید برای اهل این مملکت روشن شود که خطا، گناه و پیشنهاد معصیت برای چه کسی بوده است. آن روزگار که من از خودم نمی‌توانستم دفاع کنم و زنان دربار زور داشتند و من را به زندان انداختند، کسی هم گوش نمی‌داد، به هر کسی می‌گفتی من بی‌گناهم می‌گفت: ملکه مملکت گفته تو خائن هستی و چشم به همسر عزیز داشتی. در حالیکه نفسی که یوسف داشت نفس مطمئنه و چشم‌دار شهودی بود؛ شما حتی با داشتن شوهر اهل زنا بودید، شما نفستان دهانش به اندازه دهان جهنم باز بود و هر چه در آن می‌ریختند سیر نمی‌شد، همان‌طور که پروردگار در شب معراج فرمود «مثل النفس کمثل النعامه».  

استاد انصاریان ادامه داد: شاه مصر، زنان را دعوت کرد و گفت: حرف شما با یوسف چه بوده؟ زلیخا به شاه گفت: حتی برای یک بار هم این انسان والا از من درخواست کام‌جویی نکرد، و این من بودم که چند سال از او درخواست کام‌جویی کردم. او در اوج پاکی بود و به من چشم نداشت و جواب من را نداد. این فرق بین نفس زلیخا و نفس الهی و ملکوتی یوسف(ع) بود؛ نفس یوسف لقمه گناه برایش خوشمزه نیست، از زهر مار و عقرب بدتر است، ولی برای زلیخا لقمه گناه حتی ارتباط زن شوهردار با مرد غریبه از عسل شیرین‌تر است.

  

نمونه جهنم همین نفس اصلاح نشدۀ انسان است

وی با بیان اینکه نفسی که اصلاح نشده، تحت تربیت نبوت و ولایت ائمه طاهرین(ع) و قرآن قرار نگرفته، نمی‌تواند از گناه سیر شود، گفت: نفس شبیه به جهنم است که خداوند در قرآن می‌فرماید: هفت طبقه‌ آن را که مجرم ریختم و درها بسته شد، خودم با جهنم حرف می‌زنم «هَلِ امْتَلَأْت» (ق، 30) سیر شدی؟ چون دیگر هیچ‌کس نمانده به تو بدهم، از قابیل تا برپا شدن صبح قیامت میلیاردها مرد و زن را در تو ریختم، جهنم به پروردگار می‌گوید: «هَلْ مِنْ مَزِيد» اگر باز هم داری بریز، من کجا سیر شدم؟  نمونه جهنم همین نفس اصلاح نشدۀ انسان است. این نفس بسیار مکرر و بدون تعطیل انسان را به هر گناهی دستور می‌دهد و تنها قدرت پروردگارست که می تواند آن را کنترل کند.

 

مایه تمام گناهان شکم و شهوت است

مبلغ عرصه بین الملل افزود: پیامبر(ص) می فرماید: «اعدا عدوک نفسک التی بین جنبیک» وجود این نفس بین دو پهلوی توست. این نفس ترکیبی از شکم آزاد و شهوت آزاد است. مایه تمام گناهان هم شکم و هم شهوت است. این دو شریک یکدیگر هستند، شکم باید با لذت و ولع بخورد و پر شود، قدرت این غذا در بدن پخش شود، یک بخشی هم به غریزۀ جنسی و شهوت تبدیل شود. پیغمبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) می فرماید: نفس دشمن‌ترین دشمنانت است، یعنی غیر از این دشمن با هر دشمنی می‌توانید صلح کنید و مسلمانش کنید، می‌توانید قانعش کنید، ولی تا زمانی که فعالیت و میدان در دستش است، با تو دشمنی می‌کند و از همه دشمنان سخت تر است. دشمنی‌اش هم این است که این دو عضو تو را از آدمیت می‌اندازد و راه بهشت را به رویت می‌بندد و هفت در جهنم را به رویت باز می‌کند.

 

ترکیبی از شکم و شهوت در وجود ما تشکیل یک قدرت دادند

وی در مورد علت گناه و معصیت گفت: ترکیبی از شکم و شهوت در وجود ما تشکیل یک قدرت دادند، هم فرمان سخت و دائمی به گناه می‌دهند و هم سیر نمی‌شوند.

محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی تصریح کرد: شیخ حر عاملی(ره) در «وسائل الشیعه» نقل می‌کند: رسول خدا از یک جنگی برمی‌گشتند، همین‌طور که پیامبر سوار بر مرکب هستند و به طرف مدینه حرکت می‌کنند، یک مرتبه فرمودند: «رجعنا من الجهاد الاصغر»، ما داریم از یک جهاد کوچکتر برمی‌گردیم «و بقی علینا الجهاد الاکبر» اما مسئولیت جنگ بزرگتر برعهده ما مانده که باید سراغ این جنگ بزرگتر برویم. و آن جنگ بزرگتر، «جهاد النفس» جنگیدن با شکم و شهوت است.

 

شکم و شهوت از انسان چه می خواهد؟

نویسنده کتاب ارزشمند «نفس» گفت: شکم از انسان، ربا، رشوه، غصب و اختلاس میلیاردی می خواهد. شهوت هم از انسان زنا می خواهد لذا باید بایستید و بجنگید چون هر چه به او بدهید چاق‌تر می‌شود و بر تو مسلط ‌تر می گردد و به اوضاع شهوترانان و شکم‌چرانان دچار خواهید شد. ما اکنون در یک جنگ بزرگتر مسئولیت داریم، پیغمبر فرمود که جلوی خواسته‌های شکم و شهوت که خواسته‌های نامشروع است بایستیم، اگر نفس یا شکم تربیت نشود، انسان را از پا درمی‌آورد.

استاد انصاریان در زمینه تسلیم هوای نفس شدن به نمونه ای از تاریخ اشاره و اظهار کرد: ابی‌عبدالله(ع) به عمرسعد فرمود: این استان ری را که به تو وعده دادند، بعد از کشتن من به آن نمی‌رسی و یک گندم آن منطقه را نمی‌خوری. او برای شکم می‌رفت، می‌خواست با استانداری تریلیاردر شود و به کوفه برگردد. وگرنه عاشق خدمت به مردم و عدالت نبود که قبول کرد استانداری را به من بدهید و من می‌روم این هفتاد و دو نفر را می‌کشم. معلوم می‌شود قبولش برای نفس اماره و برای شکم و شهوت بود. عمرسعد پیر هم نبود، جوان بود، کربلا به سی سال نرسیده بود این ملعون ازل و ابد، فکر می‌کرد می‌رود استانداری و تریلیاردر می‌شود، می‌آید دختر بخواهد بگیرد، زن بخواهد بگیرد، هر نوع شهوترانی بخواهد بکند، میدان برایش باز است. امام فرمود: گندم ری را نمی‌خوری، به مسخره به ولی‌الله‌الاعظم گفت: ما جو هم بخوریم بس است. به جو هم نرسید. این خطر «اعدا عدوک» است. «اعدا عدوک نفسک التی بین جنبیک» این شکموهای بنی‌امیه و بنی‌عباس و شکموهای روزگار ما حاضر هستند برای شکم ابی‌عبدالله(ع) را بکشند، اگر گیرش نیاوردند حاضرند هدفش را بکشند.

وی در مورد کنترل هوای نفس توسط امیرالمؤمنین(ع) به عنوان حاکم جامعه نیز، گفت: امیرالمومنین(ع) رئیس‌جمهور یک کشوری است که 10 برابر کشور ماست، استان های آن مصر، شام، فلسطین، ایران و عراق بود. نماز مغرب و عشا را در مسجد کوفه به جماعت خواند و بیرون آمد. هوا داشت تاریک می‌شد، در مسیر خانه قصاب به او گفت که آقا تشریف بیاورید نیم یا یک کیلو گوشت از ما بخرید ببرید، ما هم می‌خواهیم در مغازه را ببندیم و پیش زن و بچه برویم. حضرت فرمود: پول ندارم. گفت: آقا نسیه ببر. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: بین دو نسیه گیر هستم، یکی گوشت تو را ببرم، ممکن است تا یکی دو ماه دیگر پول گیرم نیاید تا نسیه تو را بپردازم، باید راهم را عوض کنم شب‌ها و روزها که خجالت‌زده تو نشوم، تو هم اینگونه فکر نکنی کسی که مقدس و متدین است پول ما را نمی دهد. نسیه دیگر شکمم است که به او بگویم حال که گوشت گیرت نیامده، صبر کن. این شکم با من خیلی خوب می‌سازد، اگر تا یک سال هم گوشت به او ندهم با من دعوا نمی‌کند و ناله نمی‌زند. من بین این دو نسیه، شکمم را انتخاب می‌کنم و از تو خداحافظی می‌کنم و می‌روم.

استاد انصاریان در پایان گفت: شکمی که مقید به ادب الهی است قدم صاحبش را برای گناه پیش نمی‌برد، شهوت مقید به ادب الهی نیز قدم صاحبش را برای هیچ گناه غریزه‌ای پیش نمی‌برد.

 

انتهای پیام /

 

 متن کامل، صوت و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید


منبع : پایگاه عرفان
  • هوای نفس
  • شهوت‏
  • شکم
  • معراج
  • شهوات
  • جهاد اکبر
  • عوالم ملکوت
  • 0
    100% (نفر 1)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    ویژه برنامه جشن ولادت حضرت زهرا(س)
    گزارش تصویری از نشست اساتید و مدیران مجمع ...
    گزارش تفصیلی از مراسم پاسداشت خدمات علمی و ...
    گزارش تصویری مراسم پاسداشت خدمات علمی و فرهنگی ...
    مراسم پاسداشت خدمات علمی و فرهنگی استاد انصاریان
    دیدار استاد انصاریان با دکتر محمد مهدی احمدی ...
    پیام استاد انصاریان در پی شهادت سیدحسن نصرالله
    گزارش تصویری آیین افتتاح کتابخانه عمومی امام ...
    افتتاحیه کتابخانه عمومی امام سجاد(ع)
    پيام تسليت استاد انصاريان به ملت فلسطين

    بیشترین بازدید این مجموعه

    واکنش شدید علمای ‏شیعه و سنی نسبت به گستاخی ...
    الزام دانشگاه‌های سودان به تدريس فرهنگ اسلامی
    نگرانی وهابیان از ندای وحدت گرای عالم شیعی
    مسیحی شدن درمرزهای غربی ایران برای پول
    تصاوير جشن زنانه حوثي ها براي ميلاد پيامبر (ص)
    مشهدالرضا(ع) سیاه‌پوش پدر امام مهربانی‌هاست
    مساجد شهر «وینزر» کانادا؛ میزبان غیر مسلمانان
    شرکت در این سه کلاس درس واجب است
    ویژه‌ برنامه سالروز ورود حضرت معصومه(س) به قم ...
    استاد انصاریان پاسخ می‌دهند؛ چرا امام حسین(ع) در ...

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^