دارالعرفان/ استاد برجسته اخلاق حوزه علمیه با بیان اینکه برخی از افراد نمایندگان خدا در حرف زدن هستند، گفت: اگر قلب صادق نباشد، زبان نمیتواند صادق شود؛ اگر قلب نور نداشته باشد، زبان نمیتواند سخن نورانی بزند؛ اگر قلب به پروردگار و رحمت واسعهٔ حضرت حق اتصال نداشته باشد، زبان نمیتواند زبان صدق و سخنگوی از جانب پروردگار باشد بنابراین کسانی که سخنگوی خداوند در حرف زدن هستند، قلبی پاک و نورانی دارند.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در حسینیۀ همدانیهای تهران، در ابتدای سخنان خود با طرح سؤالی مبنی بر اینکه «اهلُ الله»؛ آیا اهل الله شدن آسان است یا مشکل؟ گفت: اگر پاسخ این سؤال را از قرآن بخواهیم، قرآن مجید میفرماید: این کار طاقتفرسایی نیست و همت، اراده و جذب و دفع میخواهد؛ یعنی هر دو باید با هم باشد. معرفت مختصری میخواهد که تکلیف من در زندگی دنیا چیست تا این تکالیف را جذب کنم و عبارت دیگر، صورت عمل به آن تکالیف دهم.
استاد انصاریان ادامه داد: تکالیف واجب کم است؛ یعنی حتی اگر شما بخواهید مقدار کل تکالیف واجب را بدانید که یک انسان باید انجام بدهد، رسالهٔ فقها را باید دید. آن رساله هم از ابتد تا انتها، شامل حال ما نمیشود. این تکالیف، یعنی تمام مسائل یک رسالهٔ عملیه بین مکلّفینی پخش است که آن تکلیف برعهدهشان میآید؛ اگر انسانی بخواهد تکالیفی که به او تعلق میگیرد، در حد خودش از یک رساله بنویسد و برای خودش تدوین کند، شاید پنجاه صفحه نشود؛ در حالی که رسالهها سیصد چهارصد صفحه است.
نماز سبب آمرزش گناهان است و مانند یک توبه میماند
وی با اشاره به اینکه تکالیف فقهی کم و آسان است، اظهار کرد: قرآن مجید میفرماید: «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ»(سورهٔ بقره، آیهٔ 185) من راحتی شما را نسبت به این تکالیف خواستهام. عزیزان از یک سال، دو سال، ده سال یا پنجاه سال پیش، سالی یکبار روزه میگیرند و خیلی هم شادند که فرمان پروردگار مهربان را به نفع خودشان اجرا کردهاند. آنهایی که اهلش هستند، در 24 ساعت هفده رکعت نماز میخوانند و هیچ مشکلی نیست، سلام نماز را که میدهند، طبیعتاً انگار سبک شدند. این سبک شدن راست و درست است؛ چون نماز سبب آمرزش گناهان است و مثل یک توبه میماند. سلسله تکالیفی هم مثل مهر، محبت، لطف، احسان، خوشبرخوردی، دستگیری، کمک و یاری دادن اخلاقی است.
جذب تکالیف الهیه راهی برای اهل الله شدن
وی به راهکاری برای اهل الله شدن اشاره و خاطرنشان کرد: یک راه اهل الله شدن، جذب تکالیف الهیه در حدی است که برعهدهام قرار میگیرد. به طوری که این تکالیف در معدن وجودت بماند و در روز قیامت که پرده از روی این معدن برمیدارند، مشاهده میکنی که زیر این پرده، «جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» بوده است.
جنات قیامت، ایمان قلبی و عمل صالح شماست
نویسنده کتاب ارزشمند «ایمان و آثار آن» افزود: پروردگار پشت سر ایمان و عمل، «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»، با تعبیرهای گوناگون میفرماید: «أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ» که جنات؛ قیامت، ایمان قلبی و عمل صالح شماست. ایمان و آثار عمل صالح در معدن وجودتان است، پرده که کنار برود، «جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» از این معدن ظهور میکند. این مسئله هیچ شکی برای مؤمن ندارد؛ چون خبر و وعدهٔ پروردگار است: «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً»(سورهٔ نساء، آیهٔ 87)، صادقترین، درستترین و باحقیقتترین گفتار، چه گفتاری غیر از گفتار خداوند است؟ و تعهد به عملِ وعده و چه تعهدی سنگینتر، درستتر، عملیتر از تعهد پروردگار است.
دفع و طرد گناهان جاده ای برای رسیدن به اهل الله
وی گفت: در جاده رسیدن به اهل الله نیمی از راه عمل صالح و نیم دیگر دفع، رد کردن و طرد کردن گناه است. این گناهها در قرآن و کتب اخلاقی مطرح شده است؛ مثل بخل، حسد و کبر در برابر پروردگار. البته کبر در برابر مردم هم زشت است، اما بار گناهش قابل مقایسه با کبر در برابر پروردگار نیست. کبر در برابر حق، این است که تکالیفی که او به خیر و مصلحتم به من ارائه کرده، انجام ندهم، گردنفرازی کنم، سینه سپر کنم و بگویم نمیخواهم انجام بدهم! بدبینی به افراد، نظرتنگی، بیمحبتی هم هست. در سفارش رسول خدا(ص) به مردم در ماه رمضان شنیدید که فرمودند: «و اقروا کبارکم» افراد مسن و پیرمرد و هر کسی در هر سنی را ادب و احترام کنید.
آنچه ضداخلاق پاک و انسانی است را باید دفع کرد
مفسّر و محقق قرآن کریم اهل الله را سخنگوی خداوند در زمین دانست و توضیح داد: آنچه ضداخلاق پاک و انسانی است را باید دفع کرد؛ درون را باید خانه تکانی کرد و بیرون مثل چشمچرانی، گوش دادن به غیبت، تهمت، بدزبانی، کارهای زشت، فحشا و منکرات را باید ترک کرد. انسان با این جذب و ترک، یقیناً آدم اهل الله میشود.
وقتی انسان اهل الله شد، کلمهٔ وجودش بهترین معنا را خواهد داد
او افزود: وقتی انسان اهل الله شد، کلمهٔ وجودش بهترین معنا را خواهد داد. این انسان که اهل الله شده، «لسانه بذکر الله ناطق» سخنگوی خدا در کرهٔ زمین میشود. آنکه سخنگوی خداست، یعنی مطالب، معارف، قرآن و فرهنگ پروردگار را با زبانش انتقال میدهد و اهل الله است، یک بندهٔ خاص و انسان ویژهای است که همرنگ انبیا و ائمهٔ طاهرین(ع) شده است.
اوّلین سخنگوی خدا در زمین
وی با اشاره به اینکه اوّلین سخنگوی خدا در زمین، حضرت آدم(ع) بود؛ انبیای الهی و ائمهٔ طاهرین(ع)، در صف بعد، اولیای خدا و صف بعدی هم مردم مؤمن، پخشکنندهٔ سخن خدا بامحبت، با مهربانی و با عشق بودهاند، تصریح کرد: قرآن مجید در ده آیه کیفیت سخن گفتن اینان را هم بیان کرده است. حتی وقتی با بیدینان روبهرو میشوند و پای حرف به میان میآید، کتاب خدا نوع و کیفیت و شکل سخن گفتن آنها را هم با مردم بیدین بیان میکند. این سخنگویی و اینگونه سخن گفتن که حتی وقتی میخواهد با زن و بچه حرف بزند، لله حرف میزند؛ نه به صورت یک آدم فرمانروا، یک آدم قاهر، یک آدم غالب، یک آدم مالک یا یک آدم شاه! همهٔ آنها را امانت خدا میداند و میگوید این همسرم را که من خلق نکردهام، این بچهها هم که مخلوق من نیستند، خداوند لطفی کرده و این خانم را به من عنایت کرده و این بچهها را هم به من مرحمت فرموده است. زبان من با اینها باید زبان خدایی و الهی باشد. رسول خدا(ص) میفرمایند: اگر جایی جا داشت که از کوره در بروید، لله عصبانی شوید و از کوره در بروید تا این نفس کشیدن شما در عرصهٔ عصبانیت هم عبادت باشد، حرف زدنتان هم عبادت باشد.
وی با بیان اینکه چه میشود که اهل الله در خانه، بیرون، مغازه، اداره، خیابان، ماشین، قطار، مترو، هواپیما، سفر و حذر در حرف زدن با همگان، سخنگوی و نمایندهٔ پروردگار میشوند؟ گفت: خداوند می فرماید: من یک وجود بینهایت هستم و در هیچ چشمی جا نمیگیرم که مرا ببینند؛ بندگان نمایندهٔ من هستند که از طرف من با کل حرف بزنند چون مردم و انسانها مرا نمیبینند که من مستقیماً با آنها حرف بزنم و قدرت دیدن مرا ندارند.
مبلغ عرصه بین الملل ادامه داد: «صدق» نمایندگی از پروردگار است، چون سخن پروردگار اصدق است: «وَمَن أَصدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلًا»(سورهٔ نساء، آیهٔ 122). یعنی صادقترین سخن، سخن درست، راست و با حقیقت است. اهل الله شدن کار آسانی است، «صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست».
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه چه شده که برخی از افراد نمایندگان خدا در حرف زدن هستند؟ گفت: «لسانه بذکر الله الناطق» علتش قلب آنهاست. اگر قلب صادق نباشد، زبان نمیتواند صادق شود؛ اگر قلب نور نداشته باشد، زبان نمیتواند سخن نورانی بزند؛ اگر قلب به پروردگار و رحمت واسعهٔ حضرت حق اتصال نداشته باشد، زبان نمیتواند زبان صدق و سخنگوی از جانب پروردگار باشد.
متن کامل، صوت و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید