دارالعرفان/ مفسّر، محقق و مترجم قرآن کریم در نوشتاری عناصر مردانگی و جوانمردی را در بیان سبط اکبر پیامبر(ص) حضرت امام حسن مجتبی(ع) تشریح کرد.
به گزارش روابط عمومی و اموربین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در بخشی از کتاب ارزشمند «حسنات و سیئات» آورده است؛ از امام حسن مجتبی(ع) درباره مردانگی سؤال شد؛ حضرت فرمودند؛ «شُحُّ الرَّجُلِ عَلَى دِینِهِ وَ إِصْلَاحُهُ مَالَهُ وَ قِیَامُهُ بِالْحُقُوقِ».[1] آن حضرت آزمندی و حرصورزی مرد نسبت به دینش و اصلاح مالش و رعایت حقوق را از نشانههای مردانگی توصیف کردند.
استاد انصاریان ادامه داد: حضرت در تبیین عنصر مردانگی سه شاخص و سه شرط را لحاظ کرد، که به تفصیل به آن اشاره خواهد شد که بدین شرح است؛
حرصورزی نسبت به دین؛ شاخص اول مردانگی
«شُحُّ الرَّجُلِ عَلَى دِینِهِ» مردانگی به این است که انسان دینش را با چیز دیگری معامله نکند. در میزان الهی هیچ گوهری ارزش دین را ندارد. با هر چه معامله شود، خسارت و ضرر است. انسان جوانمرد هرگز دینش را به آمریکا، اروپا، شرق، غرب و تمام عالم نمیفروشد.
استاد اخلاق حوزههای علمیه بیان داشت: از نشانههای مردانگی این است که انسان نسبت به دین خود حریص باشد و غیرت دینی داشته باشد. مگر دین ناموس خدا و ناموس انسان نیست؟ آن کسی که نسبت به ناموس خود بیتفاوت و بیغیرت است، بویی از مردانگی و ایمان نبرده است.[2]
این مبلغ عرصه بین الملل تأکید کرد: امر به معروف و نهی از منکر یکی از مظاهر غیرت دینی است. بیجهت نیست که این اندازه در اسلام بدان تأکید شده است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «تمام كارهاى نيک و جهاد در راه خدا در جنب امر به معروف و نهى از منكر چيزى نيست، جز به مانند انداختن آب دهان در درياى پهناور».[3]
ایشان افزود: کسی نمیتواند ادعای غیرت دینی و حرصورزی نسبت به دین داشته باشد، اما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند و نسبت به شکستن حریم الهی بیتفاوت باشد. اگر کسی نسبت به ناموس خود روزی هزار بار اظهار محبت کند، اما در خیابان مشاهده کند، دیگران متعرض ناموس او شدند و بیتفاوت از کنارش عبور کند، نمیتوان در مورد این شخص ادعای محبت و غیرتورزی را قبول کرد. ادعای دینداری زمانی صادق خواهد بود که دغدغهمندی و غیرتورزی نسبت به آن وجود داشته باشد، در غیر این صورت دین همان لقلقه زبان خواهد بود. مردانگی در خطرها و بلاها بروز و ظهور پیدا میکند.
اصلاح مال؛ شاخص دوم مردانگی
استاد انصاریان بیان داشت: «إِصْلَاحُهُ مَالَهُ» حلالخواهی و حلالخوری از نشانههای مردانگی است. انسان جوانمرد، حقخوری نمیکند. مردانگی او اجازه دستاندازی به اموال دیگران را نمیدهد. با فریب نیرنگ و تقلب کاسبی نمیکند. وجدان کاری دارد و اهل کمکاری و از کنارِ کار زدن نیست. مالش را دقیق حسابرسی میکند؛ حق خدا و مردم را از اموالش میپردازد و آنها را هرس و تطهیر میکند تا به اطمینان برسد که فرشی که روی آن مینشیند، بستری که روی آن میخوابد، غذایی که میخورد، حلال و پاک است و حق کسی در بین اموالش نیست.
نویسنده کتاب ارزشمند «تمرین بندگی» گفت: اهمیت اصلاح مال به اندازهایست که میتوان گفت شخصیت انسان برآیندی از درآمد و دارایی اوست. طهارت مال حلال، روح را پاکی میبخشد و خباثت مال حرام بر خباثت انسان میافزاید.
ادای حقوق؛ سومین شاخص مردانگی
ایشان اضافه کرد: «قِیَامُهُ بِالْحُقُوقِ» سومین عنصر مردانگی قیام به حقوق است. هر آنچه انسان در این عالم با آن ارتباطی دارد، از ناحیه این ارتباط نسبت به آن حقی را عهدهدار میشود. امام سجاد(ع) پنجاه مورد از این حقوق را بیان فرمود که به رساله حقوق شهرت یافت و در اواخر کتاب «من لایحضره الفقیه» شیخ صدوق(ره) ذکر شده است.
این مترجم و مفسّر قرآن کریم افزود: انسانی که مردانگی در او زنده است، همواره به دنبال ادای حق است. ابتدا دیگران را صاحب حق میداند و بعد به دنبال ادای حقوق آنها برمیآید. اما کسانی که مردانگی در وجود آنها نیست، همواره خود را صاحب حق میپندارند، حقوق دیگران را به رسمیت نمیشناسند تا اینکه بخواهند آن را اداء کنند. تنها به فکر استیفای حقوق خود هستند، اینگونه افراد به اصطلاح عامیانه از همه طلب دارند و تنها خود را صاحب حق میدانند.
استاد انصاریان گفت: این خصلت ناشی از روحیه خودخواهی و منفعتطلبی آنها است. عنصر مردانگی اگر در نهاد انسان باشد، موجب میشود شخص بیشتر از آنکه به دنبال استیفای حق خود باشد، دغدغه ادای حقوق دیگران را داشته باشد. البته این بدین معنا نیست که او از حقوق خود صرف نظر کند و به دیگران اجازه تعدی به حقوقش را دهد. اگر گاهی از حق خود صرفنظر کند، به خاطر روحیه از خود گذشتگیاش است نه روحیه ظلم پذیری.
_____________________________
پی نوشت:
[1] معانی الاخبار: 257.
[2] «غیْرَةُ الرَّجُلِ إیمَانٌ»: غیرت مرد نشان دهندهٔ ایمان اوست؛ نهج البلاغه، حکمت 124.
[3] نهج البلاغه، حکمت374.