در میان توصیه هاى حضرت حق به پیامبرانش ، بیشترین توصیه اى که به چشم مى خورد ، توصیه به حسنات اخلاقى است ; زیرا ظهور حسنات اخلاقى در افق وجود انسان سبب خوشبختى او در دنیا و آخرت و عامل جذب مردم به پاکى ها و نیکى هاست .
همه ى پیامبران توصیه هاى حضرت حق را با دل و جان پذیرفتند و حقایق سفارش شده را بر صفحه ى نفس ثابت و استوار نمودند و هر عاقل منصفى را به خاطر آراسته بودنشان به حسنات اخلاقى به خود و آیین نجات بخششان جذب کردند .
توصیه هاى حضرت حق به پیامبران گاهى خطاب به همه ى آنان و گاهى به فردى خاص است . بخشى از این توصیه ها در قرآن مجید است ، مانند : توصیه به عفو و گذشت ، دورى جستن از انتقام بى مورد ، فرو خوردن خشم ، نیکى با دیگران ، انفاق ، صدقه ، رعایت حق ایتام و مساکین و مستضعفان ، اصلاح میان مردم ، دعوت به صلح و آشتى و آرامش و اتحاد و وحدت ، پیروى از حق ، حرکت در راه راست ، امر به معروف و نهى از منکر ، مشورت با اهل عقل و درایت ، رعایت حقوق همسایه و دوست و زیردست ، داورى به عدالت ، رعایت ادب ضیافت و میهمانى ، تشویق به کار خیر و برّ و احسان ، رعایت حقوق اسیران و بردگان و پرهیز از ستم و تجاوز .
بخشى از توصیه هاى حق در احادیث قدسى است از این قرار است:
1 ـ ورع
یَا احمد ! عَلَیکَ بِالوَرَعِ ، فَانَّ الوَرَعَ راسُ الدِّینِ وَوَسَطُ الدّینِ وآخَرُ الدِّینِ . انَّ الوَرَعَ یُقَرِّبُ العَبدَ الَى اللهِ تَعالَى . . .(1) .
اى احمد ! بر تو باد به ورع و اجتناب از گناه و حفظ خود از فساد ; زیرا ورع سرِ دین و وسط دین و پایان دین است . بى تردید ورع انسان را به خداى بزرگ نزدیک مى کند .
در روایتى دیگر آمده است :
سُئِلَ امیرُالمُومنین (علیه السلام) مَا ثَبَاتُ الایمانِ ؟ فَقَالَ : الوَرَعُ . فَقِیلَ لَه مَا زَوالُهُ ؟ قَالَ : الطَّمَعُ(2) .
از امیرالمومنین (علیه السلام) پرسیدند : مایه ى استوارى و پابرجایى ایمان چیست ؟ فرمود : اجتناب از گناه و پرهیزکارى ، به حضرت گفتند : سبب نابودى ایمان چیست ؟ فرمود : طمع .
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود :
عَلَیکُم بِالوَرَعِ وَصِدقِ الحَدِیثِ وَاداءِ الامانَهِ وَعِفَّهِ البَطنِ وَالفَرْجِ(3) .
بر شما باد به پرهیزکارى و اجتناب از گناه و راستى در گفتار و اداى امانت و پاک نگاه داشتن شکم و شهوت از حرام .
رعایت ورع و اجتناب از گناه در همه ى شوون زندگى سبب بیرون آمدن از حجاب هایى است که مانع پرواز انسان به سوى مقام قرب و عامل محروم ماندن انسان از دیدن انوار جلال و جمال و علت نرسیدن به مقام کمال و دور ماندن از تحقق آرزوها و آمال واقعى است .
برداشته شدن هر حجابى سبب درک و کشف حقیقتى است که پیش از آن براى انسان نمودار و نمایان و قابل دیدن نبود . حجاب معنوى بدترین و ضخیم ترین پرده اى است که دیده ى باطن عبد را از مشاهده ى جمال حضرت ربّ مانع مى شود .
این حجاب ها از دلبستگى هاى بى مورد و وابستگى هاى بى حکمت و ارتباط هاى خالى از بصیرت به امور فریبنده ى مادى به صورت ، زیبا و به حقیقت ، دیو سیرت به وجود مى آید و هر یک از این حجاب ها سبب روى کردن انسان به گناهى یا گناهانى است که عاقبت و پایان آن گناهان غضب حق و آتش سوزان دوزخ است .
باشد نجات نمى یابد ، زاهدان هم جز با ورع به نجات نمى رسند(4) .
خداى عزیز ورع را مایه ى کمال و سرمایه ى جمال و لباس جلال و سر ایمان و ستون دین و چون کشتى نجات بخش خوانده است ، بر ماست که از این حسنه ى اخلاقى و زیور باطنى استفاده کنیم و توشه اى قابل توجه براى آخرت خود از برکت آن فراهم آوریم .
2 ـ احترام به محتاج و فقیر
خداى مهربان در یکى از توصیه هایش به موسى بن عمران فرمود :
اکرِمِ السائِلَ اذا اتاکَ ، بِرَدّ جَمیل او اعطَاء یَسِیر(5) .
به درخواست کننده ى نیازمند ، با رد کردنش به صورتى زیبا ـ اگر مالى ندارى ـ یا پرداخت به او ـ گرچه به مالى اندک ـ احترام بگذار و او را گرامى دار .
ثروت و مال در حقیقت امانتى از سوى خدا در اختیار انسان است تا انسان از آن مال احتیاجات و نیازهاى خود را برآورده کند و به اندازه ى مسکن و پوشاک و خوراک و مرکَب و مخارج ضرورى دیگر از آن استفاده نماید و مازاد بر آن را به صورت انفاق ، صدقه ، زکات ، خمس به نیازمندان آبرودار و اقوام فقیر و از کار افتادگان و ایتام تهى دست بپردازد . بخل در پرداخت مال امرى بسیار ناپسند و مذموم و موجب شقاوت و سبب دچار شدن انسان به آتش دوزخ است(6) .
حضرت على (علیه السلام) درباره ى بهترین اموال مى فرماید :
افضَلُ المالِ مَا وَقى بِه العِرضُ وَقُضِیَت بِهِ الحُقوقُ(7) .
برترین مال ، مالى است که آبروى انسان به آن حفظ شود و به وسیله ى آن حقوق الهى و مردم ادا گردد .
افضلُ الاموال احسنُها اثراً عَلَیک(8) .
برترین اموال خوش اثرترین آنها بر تو است .
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
المَالُ مَالُ اللهِ ، جَعَلَهُ وَدائِعَ عِندَ خَلْقِهِ ، وَامَرَهُمْ : ان یَاْکُلُوا مِنهُ قَصْداً وَیَشْرِبُوا مِنهُ قَصْداً وَیَلْبِسُوا مِنهُ قَصداً وَیَنْکِحُوا مِنهُ قَصداً وَیَرْکِبُوا مِنهُ قَصداً ; فَمَن تَعَدّى ذَلِک کَانَ مَا اکَلَهُ حَراماً وَمَا رَکِبَهُ مِنْهُ حَراماً(9) .
مال ، مال خداست ، آن را نزد آفریده هایش به امانت نهاده ، و آنان را فرمان داده : از آن مال در حدّ میانه و بدون افراط و تفریط بخورند و بیاشامند و بپوشند و ازدواج کنند و بر مرکب سوارى بنشینند ; پس کسى که از حد میانه در مصرف مال تجاوز کند ، آنچه از آن مى خورد و بر آن سوار مى شود حرام است .
حضرت على (علیه السلام) درباره ى بدترین اموال مى فرماید :
شرّ الاموَالِ مَا لَم یُغْنِ عَن صاحِبِه(10) .
بدترین اموال ، مالى است که غضب و عذاب خدا را از صاحبش برطرف نکند .
شَرّ المالِ مَا لَم یُنْفِقُ فِى سَبِیلِ اللهِ مِنهُ وَلَم تُودّ زَکاتُه(11) .
بدترین مال ، مالى است که از آن در راه خدا انفاق نشود و زکاتش را نپردازند .
حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) سبب دوام و بقاى مال را هزینه کردن آن در راه خدا و رفع نیاز نیازمندان مى داند :
مَن کَثُرَتْ نِعَمُ اللهِ عَلیهِ ، کَثُرَتْ حَوَائِجُ النّاسِ الَیهِ ; فَمَنْ قَامَ للهِ فِیها بِمَا یَجِبُ فِیهَا عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَالبَقَاءِ ، وَمَن لَم یَقُم فِیهَا بِمَا یَجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوالِ وَالفَنَاءِ(12) .
کسى که نعمت خدا بر او زیاد شود ، نیازمندى هاى مردم به او زیاد مى گردد ; پس کسى که به پرداخت آنچه در مال واجب است برخیزد ، مال را در معرض دوام و بقا قرار داده و کسى که به پرداخت آنچه در مال واجب است اقدام نکند ، آن را در معرض زوال و نابودى گذاشته است .
3 ـ مایه هاى تقرب به خدا
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود :
خداى متعال به موسى وحى کرد : بى تردید چیزى عبد را محبوب تر از سه چیز نزد من ، به من نزدیک نمى کند . موسى گفت : آن سه چیز کدام است ؟ فرمود : زهد و بى رغبتى به دنیا ، و اجتناب از گناهان ، و گریه از بیم من . موسى گفت : براى کسى که این سه حقیقت را به کار گیرد چیست ؟ خدا فرمود : حکومت و تفویض هرکارى را در بهشت براى زاهدان قرار مى دهم و همه ى مردم را نسبت به اعمالشان بازرسى مى کنم ، ولى پرونده ى اجتناب کنندگان از گناه را تفتیش نخواهم کرد ، اما گریه کنندگان در رفیق اعلایند و کسى با آنان در این مقام شریک نخواهد بود(13) .
خداى مهربان در وصیتى به موسى (علیه السلام) فرمود :
یَابنَ عِمرانَ ! هَب لِى مِن قَلبِکَ الخُشُوعَ وَمِن بَدنِکَ الخُضُوعَ وَمِن عَینَیکَ الدُّمُوعَ فِى ظُلَمِ اللَّیلِ وَادْعُنى فَانّکَ تَجِدُنِى قَرِیباً مُجِیباً(14) .
پسر عمران ! براى من در تاریکى هاى شب از دلت خشوع و از بدنت فروتنى و از دو دیده ات اشک بیاور و مرا بخوان که بى تردید مرا نزدیک و اجابت کننده خواهى یافت .
حضرت امام باقر (علیه السلام) مى فرماید : موسى بن عمران از پروردگار درخواست وصیت و سفارش کرد و گفت : پروردگارا ! مرا سفارش و وصیت کن . خطاب رسید : تو را به توحید و عبادت خود سفارش مى کنم . باز گفت : پروردگارا ! مرا سفارش و وصیت کن . سه بار جواب آمد تو را به توحید و عبادت خود سفارش مى کنم . دیگر بار گفت : مرا وصیت کن . پاسخ آمد تو را به رعایت و حفظ حقوق مادرت وصیت مى کنم . گفت : باز هم مرا وصیت کن . خطاب رسید : تو را به رعایت و حفظ حقوق مادرت وصیت مى کنم . موسى گفت : باز هم مرا سفارش و وصیت کن . جواب آمد : تو را به رعایت حقوق پدرت سفارش مى کنم . حضرت باقر (علیه السلام) فرمود : به این خاطر گفته اند نیکى به مادر سه و به پدر یک سوم(15) .
---------------------------------------------------------------------------
1 ـ ارشاد القلوب : 1 / 203 ، الباب الرابع و الخمسون ; بحار الانوار : 74 / 26 ، باب 2 ، حدیث 6 .
2 ـ امالى صدوق : 289 ، المجلس الثامن و الاربعون ، حدیث 11 ; سفینه البحار : 8 / 439 ، فى الورع .
3 ـ امالى طوسى : 222 ، المجلس الثامن ، حدیث 384 ; بحار الانوار : 67 / 306 ، باب 57 ، حدیث 28 .
4 ـ ارشاد القلوب : 1 / 203 ، الباب الرابع والخمسون ; بحار الانوار : 74 / 26 ، باب 2 ، حدیث 6 .
5 ـ کافى : 8 / 45 ، حدیث موسى ( ع ) ، حدیث 8 ; بحار الانوار : 74 / 34 ، باب 2 ، حدیث 7 .
6 ـ سوره ى توبه ( 9 ) : 34 .
7 ـ بحار الانوار : 75 / 7 ، تتمه باب 15 ، حدیث 60 .
8 ـ غرر الحکم : 367 ، خیر الاموال ، حدیث 8288 .
9 ـ مستدرک الوسائل : 13 / 52 ، باب 19 ، حدیث 14720 .
10 ـ غرر الحکم : 369 ، شر الاموال ، حدیث 8353 ; هدایه العلم : 583 .
11 ـ غرر الحکم : 369 ، شر الاموال : حدیث 8354 ; هدایه العلم : 583 .
12 ـ نهج البلاغه : 864 ، حکمت 372 .
13 ـ عن حمزه بن حمران ، عن ابی عبد الله (علیه السلام) ، قال : اوحى الله تعالى الى موسى انه : ما یتقرب الی عبد بشیء احب الی من ثلاث خصال ، فقال موسى : وما هی یا رب ؟ قال : الزهد فی الدنیا ، والورع من محارمی ، والبکاء من خشیتی ، فقال موسى : فما لمن صنع ذلک ، فقال : اما الزاهدون فی الدنیا ; فاحکمهم فی الجنه ، واما الورعون عن محارمی ; فانی افتش الناس ولا افتشهم ، واما البکاءون من خشیتی ; ففی الرفیق الاعلى لا یشرکهم فیه احد .
14- قصص الانبیاء راوندى : 161 ، باب 5 ، حدیث 181 ; بحار الانوار : 13 / 352 ، باب 11 ، حدیث 46 .
15 ـ امالى صدوق: 356، المجلس السابع و الخمسون، حدیث 1; بحار الانوار: 13 / 329، باب 11، حدیث 7.
عن جابر ، عن ابی جعفر (علیه السلام) قال : قال موسى بن عمران (علیه السلام) : یا رب ! اوصنی ، قال : اوصیک بی ، فقال : یا رب ! اوصنی ، قال اوصیک بی ثلاثا ، فقال : یا رب ! اوصنی ، قال : اوصیک بامک ، قال : یا رب ! اوصنی ، قال اوصیک بامک ، قال : اوصنی ، قال : اوصیک بابیک ، قال : فکان یقال لاجل ذلک ان للام ثلثا البر و للاب الثلث .
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع: کتاب زیباییهای اخلاق