فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عقد اخوت و برادرى

عقد اخوت و برادرى

كارى كه رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم در مدينه انجام دادند، به اصطلاح امروز، حركتى نمادى و سمبليك بود. مساله مواخات و برادرى ميان مسلمان ها در واقع تنبه و توجه دادن آنها به همان عواطف انسانى بود؛ چيزى كه وجه تمايز انسان از ساير مخلوقات است .
مساله غرائز انسان و حيوان در همه شوون با يكديگر مشترك است : عواطف انسانى نسبت به فرزند، پدر، مادر و وابستگان به آنها همه مشترك است ؛ غريزه خشم و شهوت نيز ميان انسان و حيوان مشترك است ، اما چيزى كه انسان را از ساير حيوانات ممتاز مى كند، دگردوستى و احساس علاقه ، عاطفه و مسووليت انسان ها نسبت به يكديگر است .
بنابراين ، رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم با اين حركت در مدينه مى خواستند اين عواطف خفته را بيدار كنند. همان طور كه ممكن است گاهى برادران و خواهران صلبى كه از يك اصل و ريشه هستند، با همديگر تضاد پيدا كنند و اين تضاد چنان تبديل به عداوت و دشمنى شود كه همه عواطف فراموش شود كه گويى اينها يكديگر را هرگز به عنوان برادر، يا خواهر نمى شناخته اند، ميان انسان ها نيز ممكن است چنين اتفاقى بيفتد كه تا اين اندازه از يكديگر دور افتاده شوند. اما به صورت طبيعى خواهر و برادر صلبى ، منافع و مضار مشتركى را احساس مى كنند و با هم احساس نزديكى و عطوفت مى كنند، پس خواهر و برادران دينى نيز مى توانند و بايد چنين باشند و اين كارى بود كه رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم با آمدن به مدينه انجام دادند و ميان مسلمانان ، عقد اخوت بستند. در همان يكى دو سال ورود حضرت به مدينه بود كه ميان هر يك از مهاجر و انصار پيوند برادرى برقرار كرده ، خود نيز با اميرالمؤ منين على بن ابى طالب عليه السلام پيوند برادرى بستند. بعد آن چنان اين روابط عميق و مستحكم شد، كه يكديگر را در اموال خود شريك مى دانستند و حتى گاهى ديگرى را بر خود ترجيح مى دادند؛ كه قرآن در مورد خدمات انصار به مهاجرين چنين تعبير مى كنند:
و يؤ ثرون على اءنفسهم و لو كان بهم خصاصَة (628).
((ديگران را به خود ترجيح مى دادند، در حالى كه خود نيازمند بودند)).
نمونه بسيار زيباى ان كه از شاهكارهاى احياى عواطف انسانى به وسيله رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم است . ماجرايى است كه در يكى از غزوات ، رخ داد و مجروحى در اثر جراحات شديد، به زمين افتاده بود و آب طلب مى كرد. يكى از مسلمانان ، آبى را براى سيراب كردن او آورد. وقتى به او رسيد، ديد با دست ، اشاره به ديگرى مى كند؛ به سوى او رفت . دومى هم اشاره به ديگرى كرد. وقتى به سومى مى رسد، كه او از دنيا رفته ؛ دوباره به سراغ دومى مى رود؛ اما او هم از دنيا رفته است . به سراغ اولى مى رود و مى بيند كه او هم به شهادت رسيده است (629).
مقدم كردن ديگران بر خود، نكته اى است كه در تاريخ قبل از اسلام كمتر ديده مى شود. اين همان معنى و مصداق آيه شريفه و يؤ ثرون على اءَنفسهم (630) است . دليل آن هم اين بود كه رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم عواطف ارزشمند انسانى را كه در همه انسانها وجود دارد برانگيخت . اين عواطف ارزشمند در سرشت همه انسانها نهفته است ، منتها گاهى پرده هاى عناد، لجاجت ، كفر و عداوت اين عواطف را پوشانده و سركوب مى كند. پيغمبر اسلام صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم دقيقا براى احياى اين ملكات انسانى مبعوث شده است .
انَّمَا بُعِثت لاُتَمِّمَ مكارم الاَخلاق (631).
((به درستى كه من براى كامل كردن مكارم اخلاقى مبعوث شدم )).
يگانه برادر پيامبر اسلام صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم
جالب اين است كه حضرت پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم در مدينه اميرالمؤ منين عليه السلام را به برادرى برگزيدند و رمز اين اخوت نيز در اين انكته نهفته است كه ياور و پشتيبان باشد و در روايتى كه ابوذر رحمه اللَّه نقل كرده نيز به اين نكته اشاره شده است . ابوذر مى گويد: در مسجد نشسته بودم ، فقيرى آمد و از مردم كمك خواست ، مردم چيزى به او ندادند، حضرت على بن ابى طالب عليه السلام در ركوع نماز بود، انگشت دست راست خود را به طرف او دراز كرد و فقير انگشتر حضرت را برگرفت و بيرون رفت . در روايت آمده است كه اين اتفاق در حضور پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم رخ داد. وقتى رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم اين منظره را ديدند، دست به دعا برداشته ، فرمودند: خدايا! وقتى برادرم موسى عليه السلام را ماءموريت دادى ، از تو خواهش هايى كرد كه يكى از اين خواهش ها موسى عليه السلام را ماءموريت دادى ، از تو خواهش هايى كرد كه يكى از اين خواهش ها اين بود كه برادرش هارون ، را يار و ياور او قرار دهى ؛ و من ، پيامبر خاتم و بنده تو نيز از تو مى خواهم كه همانند موسى عليه السلام برادرم على بن ابى طالب عليه السلام را يار و ياور من قرار دهى (632).
اين است سرّ اخوت پيامبر اسلام صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم و اميرالمؤ منين عليه السلام و سرّ ديگرى كه رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم على بن ابى طالب عليه السلام را به عنوان برادر خود برمى گزيند، نزديكى اميرالمؤ منين عليه السلام در خلق و خو و ملكات اخلاقى با رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم و راءفت ، رحمت و لطافت روحى اميرالمؤ منين عليه السلام است كه او را شايسته اخوت با رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم قرار مى دهد.
قال ابوذرّ: فواللَّه ماستَتَمَّ رسول اللَّه الكلمةَ حتى نَزَل جبرائيل من عنداللَّه فقال : يا محمَّد اقراء. قال : و ما اءقراء؟:(( انَّما وليُّكم اللَّه و رسوله والذين آمنوا و الَّذين يقيمون الصَّلاة و يؤ تون الزَّكاة و هم راكعون (633)))(634).
((ابوذر مى گويد: قسم به خدا هنوز پيامبر كلامش را به پايان نرسانده بود كه جبرئيل نازل شد و عرض كرد: اى پيامبر بخوان . حضرت فرمودند: چه بخوانم ؟ عرض كرد: بگو بعد از ذات ذوالجلال الهى و پيامبرش ولى شما مؤ منينى هستند كه نماز را اقامه مى كنند و در ركوع نماز زكات دهند)).
آيه بيان مى كند كه كسى لياقت و شايستگى ولايت دارد كه داراى روحى آنچنان لطيف است كه حتى در ركوع تحمل شنيدن استغاثه مؤ منى را ندارد كه صبر كند، نماز را به پايان ببرد و به يارى او برخيرد. چنين شخصى با اين ملكات اخلاقى ، شايستگى پيدا مى كند كه به مقام اخوت رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم و ولايت بر مؤ منان دست يابد.
از مجموعه آنچه كه مطرح شد، چنين نتيجه مى گيريم كه موضوع عقد اخوت و برادرى در اسلام ، براى احياى همان عواطف و ملكات طبيعى انسانى است كه با آمدن انسان ، به وسيله رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم و در سايه نور ايمان احيا شده است .
شاهد اين مدعا مى تواند آيه شريفه سوره آل عمران باشد كه فرمايد:
واعتَصِموا بحَبلِ اللَّه جميعا و لا تَفرَّقوا واذكُروا نعمةَ اللَّه عليكم اذ كنتم اءَعداء فاَلَّفَ بين قلوبكم فاءَصبَحتُم بنعمتة اِخوانا و كنتم على شفا حفرة من النَّار فاءنقذكم منها كذلك يبيِّن اللَّه لكم آياته لعلكم تهتدون (635).
((همگى به ريسمان خدا چنگ بزنيد و پراكنده نشويد و نعمت بزرگ خدا را به ياد آوريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد و به بركت نعمت او، برادر شديد؛ و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد. خداوند اين چنين آيات خود را براى شما آشكار مى سازد؛ شايد پذيراى هدايت شويد)).
در اين آيه ، علاوه بر اين كه فرمان داده است به حبل الهى چنگ بزنند و از تفرقه و عداوت بپرهيزند، دشمنى هاى گذشته و تعدى و ظلم و ستم هايى را كه مردم مدينه به يكديگر روا مى داشتند، يادآور مى شود و اخوت و صميميت فعلى حاكم بر مسلمان ها را در سايه ايمان بيان كرده ، از آن به نعمت تعبير مى كند و مى فرمايد كه اخوت ، يك نعمت الهى است و بعد در انتهاى آيه مى فرمايد: كذلك يبين اللَّه لكم آياته كه شايد بتوانيم مساله اخوت حاكم را آيه اى از آيات الهى بيان كنيم . در جاى ديگرى هم كه خداوند متعال ، از موسى و هارون سخن مى گويد فرستادن هارون را براى موسى و اعطاى اين برادر را به او، رحمت و نعمت الهى مى داند.
از مجموعه آيات مى توان فهميد كه مساله اخوت و حتى سيره و سنت عقد اخوت ميان مسلمانان ، كه در قرون بعد از صدر اسلام هم متداول بوده ، به وسيله ايمان و اشتراك در يك موضع واحد، پديد آمده است و اين به دليل آن است كه عداوت ها، دشمنى ها و كينه توزى هايى كه در سايه اختلاف منافع پديد آمده ، از بين برود و آن روابط عاطفى فطرى زنده شود. از اين رو در آيه شريفه سوره مباركه حجر كه سخن از اهل بهشت است مى فرمايد:
انَّ المتَّقينَ فى جنَّات و عُيون # ادخلوها بسلام آمنين # و نَزَعنا ما فى صدورهم مِّن غِلّ اخوانا على سُرُر مُّتقابلين (636).
((به يقين ، پرهيزگاران در باغ هاى سرسبز بهشت و در كنار چشمه ها هستند (فرشتگان به آنها مى گويند:) با سلامت و امنيت وارد باغ ها شويد؛ و ما هرگونه غل و كينه و دشمنى را از سينه آنها برمى كنيم و روحشان را پاك مى سازيم ؛ در حالى كه همه برادرند، و بر تخت ها روبه روى يكديگر قرار دارند)).
وقتى كينه ها و عداوت هايى كه برادرى و عواطف انسانى را تحت الشعاع قرار مى دهد، از بين رفت و انسان در شرايطى واقع شد كه هيچ كينه و عداوتى نبود، همه با هم احساس برادرى مى كنند اگرچه بعضى از مفسران معاصر رحمهم اللَّه فرموده اند كه مساله اخوت ، يك امر تشريعى و اعتبارى است ، ولى با اين بيانى كه ذكر شد، روشن مى شود كه هيچ اعتبار و تعبدى نمى تواند چنين اثر عميق و ژرفى در خلق وخوى انسان ايجاد كند؛ چرا كه برخاسته از فطرت و عواطف انسانى است و با خلقت و آفرينش او دم ساز و هماهنگ است .
نور ايمان ، حجاب ها و موانع ظلمانى عناد، لجاجت و دشمنى را مى درد و همان عواطف اصيل انسانى را كه از آغاز آفرينش خداوند در سرشت انسان ها قرار داده شده است ، احيا مى كند. شاهد اين مطلب ، هم روايتى است كه در محاسن برقى نقل شده كه امام باقر عليه السلام فرمودند:
المؤ من اءخو المؤ من لابيه و اءُمُّهُ، و ذلك انَّ اللَّه تبارك و تعالى خلق المؤ من من طِينَة جنان السموات ، و اجرى فيهم من روحِ رحمته ، فلذلك هو اخوه لابيه و اءُمِّه (637).
((هر مؤ منى نسبت به مؤ من ديگر، برادر پدر و مادرى او است ؛ يعنى برادر صلبى و تكوينى او است . خداوند مؤ من را از آن سرشت بهشتى آسمان ها آفريد و در او از روحانيت و معنويت روحى الهى دميد؛ و طبعا انسان هايى كه از چنين طينت و سرشتى آفريده شده اند با هم اشتراك دارند. بنابراين ، برادر پدر و مادرى حساب مى شوند)).
در نتيجه اگرچه مساله عقد اخوت و برادرى به داستان اخوت ميان مسلمان ها در صدر اسلام اشعار دارد و به عنوان يك حركت بسيار ارزشمند از ناحيه رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم در آغاز ورود به مدينه تلقى مى شود، اما در واقع حركتى عملى است براى يادآورى عواطف انسانى كه ميان همه انسان ها حاكم است ؛ و در اصل آنها را با هم برادر كرده است . آيه شريفه قرآن هم مى فرمايد:
انَّا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا(638).
((ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد)).
بنابراين ، مساله اخوت و برادرى ميان انسان ها يك امر تكوينى است . آن چه باعث مى شود كه اين اخوت و عواطف برادرى و خواهرى از ميان برود، اختلافات ، كينه ها و حسادت ها است كه مطلوب شرع مقدس از بين رفتن اين عوامل است تا سايه ايمان ، روح اخوت تكوينى ميان انسان ها حاكم شود.
امام سجاد عليه السلام در ادامه اين حقّ مى فرمايند:
و لا تدع نُصرته على نفسه ، و معونته على عدوِّه (639). برادر مؤ من موظف است ، در هر حال ، برادر مؤ منش را يارى دهد و در مقابل دشمن و معاند، وى را كمك كند. نصرت شخصى در مورد نيازمندى ها و تامين حوايج او يك مساله است و كمك و معاونت او در برابر دشمن هم يك موضوع ديگر، كه به عنوان دو حقّ در فرمايش امام عليه السلام ذكر شده است

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)
چند دقیقه پای درس اخلاق امام سجاد علیه السلام
امام سجاد (ع)احساس گناه را در دل مردم بر می افروخت
تربیت شاگردان مجاهد
هدایت خلق به رهبران راستین اسلام
امام سجاد (ع) و نهضت عاشورا
چهل حدیث گهربار از حضرت زین العابدین‏
امام سجاد(علیه السلام) فرمودند:
حضرت زین العابدین (ع) تداوم‏ بخش عزت و افتخار ...
زینت پرستش كنندگان الهى

بیشترین بازدید این مجموعه

صبر در اندیشه و سیره امام سجاد (علیه السلام)
چند دقیقه پای درس اخلاق امام سجاد علیه السلام
تفاوت سامری امت حضرت موسی با سامری امت پیامبر
وقتی كه یهودی به یزید اعتراض می كند!
آیا قرآن خوانده ای؟
سه مصیبت بزرگ
سخاوت امام سجاد
امام سجاد (ع)احساس گناه را در دل مردم بر می افروخت
داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)
حضرت زین العابدین (ع) تداوم‏ بخش عزت و افتخار ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^