دارالعرفان/ استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه کارهای شایسته در راه خدا ضمانت ماندگاری آنهاست، گفت: یقین است که اگر محور در همهٔ امور حتی در رفاقت؛ پروردگار مهربان عالم باشد، نتیجه و میوهٔ این عملگی، دائمی میشود.
به گزارش روابط عمومی و اموربین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنانی به مناسبت شهادت امام جواد(ع) در صحن مسجد اعظم قم، به دو شخصیت مورد اعتماد و مَحرم امام رضا(ع) اشاره و اظهار کرد: علیبنجعفر فرزند باکرامت امام صادق(ع) است که خداوند عمر طولانی به او عنایت کرده و روزگار چهار امام را درک کرد. وی کنار هر چهار امام زانوی شاگردی به زمین زد و نسبت به چهار امام، از ایمان و یقین فوقالعادهای برخوردار بود. وجود او در زمینه تسلیم به مقام شامخ امامت برای همه درس است.
علیبنجعفر هیچ رذیلهٔ اخلاقی نداشت
مبلغ برجسته بین الملل ادامه داد: علیبنجعفر هیچ رذیلهٔ اخلاقی نداشت و دارای شخصیتی صاف، پاک، باصفا، مؤمن، باتقوا، عالم و متعلم بود. وی کتابی بهنام «مسائل» دارد که نزدیک پانزده قرن مورد توجه عالمان والای مکتب اهلبیت(ع) است. خوشبختانه این کتاب که دربردارندهٔ پانصد مسأله از معارف الهی است، از دست نرفته و جدیداً هم چاپ شده است. اهمیت کتاب وی به این است که در ابتدای هر پانصد مسأله، گفته است: «سَألتُ عَنِ الْکٰاظِمِ عَلَیْهِ السّلام» خودم بیواسطه از حضرت موسیبنجعفر(ع) پرسیدهام و برادر بزرگوارم که دارای مقام امامت بودند، به من جواب دادند بنابراین وی میشنید و مینوشت که به لطف خدا، این کتاب از او باقی ماند.
صفوانبنیحیی، موثقترین مرد روزگار خودش
وی صفوانبنیحیی را به عنوان شخصیت دوم مورد اعتماد و مَحرم امام رضا(ع) معرفی کرد و گفت: صفوانبنیحیی به حق، انسان کمنظیری در میان اصحاب همهٔ ائمه بود و در راه خدا، از حال و نشاط فوقالعادهای برخوردار بود. در کتابهای رجالی درباره احوالات ایشان آمده است: «کٰانَ أوثق أهل زمانه؛ او مطمئنترین و موثقترین شخصیت اهل روزگارش بوده است» یعنی کسی بوده که بیدردسر میشد به او تکیه کرد.
انتخاب رفیق فیالله، مهمترین درس
نویسنده کتاب ارزشمند «عبرت آموز» به داستانی در مورد صفوانبنیحیی اشاره و خاطرنشان کرد: ایشان و دو نفر از دوستانش (شریکبنعبدالله و عبداللهبنجَندب) سفری را با همدیگر به حج مشرّف شدند و در کنار خانهٔ پروردگار با هم عهد بستند که هر کدام از آنها از دنیا رفت، آن دو نفر دیگر میبایست تمام نمازها و روزههای دورهٔ عمر او را قضا کنند. یکی از این سه نفر از دنیا رفت که احتمالاً شریکبنعبدالله بود. عبداللهبنجندب و صفوانبنیحیی تمام روزهها و نمازهای دورهٔ عمر تکلیف او را انجام دادند. وقتی هم عبداللهبنجندب از دنیا رفت، صفوانبنیحیی تنها ماند و دوباره نمازها و روزههای رفیق اولش را ادا کرد و تمام روزهها و نمازهای رفیق دوم را هم بهجا آورد. عهد این سه رفیق به ما درس میدهد که رفیق فیالله انتخاب کنید تا به پاکی دنیا و عظمت آخرت شما کمک دهد و برای خدا، یار و رفیقتان باشد نه اینکه رفیق پول، جمال، قدرت و صندلی باشند.
کارهای شایستهٔ ماندگار، ضمانت ماندگاری خدا
استاد انصاریان با بیان اینکه کارهای شایسته در راه خدا ضمانت ماندگاری آنهاست، گفت: یقین است که اگر محور در همهٔ امور حتی در رفاقت، پروردگار مهربان عالم باشد، نتیجه و میوهٔ این عملگی دائمی میشود. خداوند در قرآن مجید میفرماید: «وَاَلْبٰاقِیٰاتُ اَلصّٰالِحٰاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَوٰاباً وَ خَیرٌ أَمَلاً»(سورهٔ کهف، آیهٔ 46) «بٰاقِیٰاتُ اَلصّٰالِحٰاتُ»، یعنی کارهای شایستهٔ ماندگار، ضمانت ماندگاری خداست. کاری که برای خدا نباشد، حتی اگر قیافهاش هم زیبا باشد، یک بادکنک است که با برخورد به شئ غیرمناسب میترکد؛ اما کاری که برای خدا باشد، مثل کوه است و ساییده نمیشود، در برابر طوفان و برف و باران هم از بین نمیرود.
ماندگاری عمل در پرتو قدم خالصانه و لله
محقق، مفسر و پژوهشگر علوم قرآنی ادامه داد: وقتی خدا محور ما در همه مسایل باشد و با عشق، شوق و نیت خالص قدم برداریم یا سخنی بگوییم و حتی ازدواج کنیم، ماندگار است؛ خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»(سورهٔ انعام، ٱیهٔ 162) من مرگ و حیاتم را به «لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» وصل میکنم. مرگ «لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» همانی است که وقتی مولیالموحدین با آن تماس پیدا میکنند، با صدایی ملکوتی در محراب میگویند: «فُزْتُ وَ رَبّ الْکَعبه» سوگند به پروردگار جهانیان، من با رسیدن به نقطهٔ مرگم رستگار شدم. این مرگ، مرگی الهی است، از خانه برای خدا قدم برداشت، برای خدا وارد مسجد شد، برای خدا وارد نماز شد، برای خدا وارد رکوع شد و شمشیر را هم برای خدا خورد.
سؤال از حضرت رضا(ع) در خصوص امام بعدی
وی به سخن امام رضا(ع) در مورد امام پس از خویش اشاره و اظهار کرد: علیبنجعفر میگوید: روزی من با صفوانبنیحیی (ظاهراً در مدینه) به زیارت وجود مبارک حضرت رضا(ع) آمدیم. وقتی وارد اتاق شدیم، فرزند امام هشتم، حضرت جواد(ع)، سه ساله بود و در اتاق ایستاده بود؛ ما دو نفر با یکدیگر خدمت حضرت رضا(ع) عرض کردیم: فدایتان بشویم! چنانچه خدایناکرده حادثهای برای وجود مقدس شما پیش بیاید و شما به عالم بعد منتقل بشوید، حجتالله و امام بعد از وجود مقدس شما کیست؟ حضرت رضا(ع) به آن کودک سه ساله اشاره کردند و فرمودند: اگر حادثهای برای من پیش بیاید، ایشان امام زمان شما و حجتالله بر شماست. این دو نفر از روی تعجب که برای همه پیش میآید، پرسیدند: ایشان در این سن کم؟! امام هشتم فرمودند: «آری در این سن؛ همانطور که خداوند در دوسالگی عیسی(ع) به بنیاسرائیل اعلام کرد که این بچهٔ دو ساله پیغمبر است؛ آنهم نه پیغمبر عادی، بلکه اولوالعزم است».
سن در نبوت و امامت لحاظ نشده است
استاد انصاریان در پایان گفت: سن در نبوت و امامت لحاظ نشده است. اگر کودک سه ساله، پنج ساله یا هفت ساله، بنابر ارادهٔ پروردگار به مقام امامت برسد، تمام علوم امام قبلی بهصورت نور در قلب امام بعدی طلوع میکند و مسأله ای عجیب نیست.
انتهای پیام /
متن کامل، صوت،عکس و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید