باور نمی كنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده ات را تباه كنى يا آن را كه به خود نزديك نموده اى دور نمايى يا آن را كه پناه دادى از خود برانى يا آن را كه خود كفايت نموده اى و به او رحم كردى به موج بلا واگذارى؟
آيا براى دردناكى عذاب و سختی اش، يا براى طولانى شدن بلا و زمانش، پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهى، و بين من و اهل عذابت جمع كنى، و ميان من و عاشقان و دوستانت جدايى اندازى،
ای خداى من اينك پس از كوتاهى در عبادت و زياده روى در خواهش هاى نفس عذرخواه، پشيمان، شكست ه دل، جوياى گذشت طالب آمرزش، بازگشت كنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه،
اى خداى من و پروردگارم و سرور و مولايم، براى كداميك از دردهايم به حضرتت شكوه كنم و براى كدامين گرفتاريم به درگاهت بنالم و اشك بريزيم.
اى كاش میدانستم اى سرورم و معبودم و مولايم، آيا آتش را بر صورتهايى كه براى عظمتت سجده كنان بر زمين نهاده شده مسلطّ میكنى و نيز بر زبانهايى كه صادقانه به توحيدت و به سپاست مدح كنان گويا شده و هم بر دلهايى كه بر پايه تحقيق به خداونديت اعتراف كرده
خدايا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر كارم به ديده لطف بنگر، خدايا، پروردگارا، جز تو كه را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتى و نظر لطف در كارم را از او درخواست كنم.
خدايا! بلايم بزرگ شده و زشتى حالم از حدّ گذشته و كردارم خوارم ساخته و زنجيرهاى گناه مرا زمين گير نموده و دورى آرزوهايم مرا زندانى ساخته و دنيا با غرورش و نفسم با جنايتش و امروز و فردا كردنم در توبه مرا فريفته،
خدايا! آمرزنده اى براى گناهانم و پرده پوشى برای زشتكاري هايم و تبديل كننده اى براى كار زشتم به زيبايى، جز تو نمی يابم معبودى جز تو نيست،
خدايا! فرمانروايی بس بزرگ و مقامت والا و تدبيرت پنهان، و فرمانت آشكار، و قهرت چيره، و قدرتت نافذ، و گريز از حكومتت ممكن نيست،
و به عزّتت كه چيزى در برابرش تاب نياورد و به بزرگی ات كه همه چيز را پر كرده و به پادشاهی ات كه برتر از همه چيز قرار گرفته،