منزّه است خداى فرمانرواى زنده اى كه هرگز نمى ميرد، منزّه است خداى فرمانرواى زنده، داراى نهايت پاكى، منزّه است پاينده پايدار، منزّه است پايدار پاينده، منزّه است پروردگار بزرگم،
منزّه است خداى فرمانرواى زنده اى كه هرگز نمى ميرد، منزّه است خداى فرمانرواى زنده، داراى نهايت پاكى، منزّه است پاينده پايدار، منزّه است پايدار پاينده، منزّه است پروردگار بزرگم،
شكرگذارى و سلامتى و فضل و كرامتت را همواره تا گاهى كه زنده هستم روزى ام فرما، خدايا! به نورت هدايت يافتم و به احسانت بى نياز گشته و به نعمتت صبح و شام كردم،
سپاسى كه نمايان شود در دلم و بر تنم و نزد من و با من و پيش از من و پس از من و پيش رويم و بالاى سرم و زير پايم و آنگاه كه مرگم فرا رسد و يگانه و تنها مانم سپس فانى شوم و تو را سپاس گاهى كه زنده و برانگيخته شوم،
خدايا! تو را سپاس سپاسى كه آغازش بالا رود و انجامش پايان نگيرد، خدايا! تو را سپاس، سپاسى كه آسمان براى تو بر دوش كشد و زمين و هركه بر آن است تو را آنچنان تسبيح كند.
اى سرور من، خدايا! و تو را ستايش و سپاس براى همه صفات پسنديده ات و بر همه نعمت هايت، سپاسى بلند و بى پايان، كه آن را اى پروردگار ما پسنديده دارى و از آن خشنود شوى.
..و اينكه خدا مردگان را برخواهد انگيخت و شهادت میدهم كه على بن ابى طالب امير مؤمنان بر حق بر حق است و پيشوايان از فرزندانش امامان هدايت گر و ره يافته اند، نه گمراهند و نه گمراه كننده و...
منزّه است پروردگار برترم، منزّه است آن زنده به خود پاينده، منزّه است آن بلند مرتبه برتر، منزّه است او و بلندمرتبه است از هر زشتى و عيب، پاك و پاكيزه است، پروردگار ما و پروردگار فرشتگان و روح،
پاك و منزّه است خدا شب هنگام و به گاه روز، پاك و منزّه است خدا صبحگاهان و به گاه عصر، پاك و منزّه است خدا در شامگاه و بامداد، پاك و منزّه است خدا آنگاه كه به شب درآييد و گاهى كه به صبح برآييد
خدايا، در حالى صبح كردم كه از جانب تو بودم در نعمت و خير و بركت و سلامتى كامل، پس درود فرست بر محمّد و خاندانش و نعمت و خير و بركات و سلامتى را بر من با نجات از آتش دوزخ تمام كن،
خديا! تو را سپاس به عدد آنچه روى زمين است، و تو را سپاس به تعداد آنچه كتابت برشمرده و تو را سپاس به عدد آنچه دانشت آن را فراگرفته، و تو را سپاس به شماره آدميان و پريان و حشرات و پرندگان و چهارپايان و درندگان،
و سپاس خداى را پروردگار جهانيان، منزّه است صاحب فرمانروايى و ملكوت منزّه است صاحب عزّت و اقتدار، منزّه است دارنده بزرگ منشى و عظمت، همان فرمانرواى بر حق سيطره دار، داراى نهايت پاكى
معبودى جز خدا نيست، يگانه و بیشريك است، فرمانروايى و ستايش از آن اوست، زنده مى كند، و می ميراند، میميراند و زنده مى كند و او خود زنده اى است كه هرگز نمی نميرد، نيكى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست.
و تو را سپاس بر بردباری ات پس از آن كه دانستى و تو را سپاس بر گذشتت، پس از آنكه بر عذاب توانا بودى و تو را سپاس اى سرچشمه سپاس و تو را سپاس اى به ارث برنده سپاس و تو را سپاس اى آفريننده سپاس
آمرزش میجويم از خدايى كه معبودى جز او نيست، زنده و به خود پاينده است، و تنها به سوى او
نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى اش هميشگى منزّه است خدا و ستايش خاص خداست، و معبودى جز خدا نيست، و او از هر وصفى برتر، و جنبش و نيرويى نيست جز به مدد خداى والای بزرگ.
خدايا! تو را گواه میگيرم و گواهى تو مرا بس است، و و گواه میگيرم همه فرشتگان و پيامبران و رسولان و حاملان عرش و ساكنان آسمانها و زمين و همه آفريده هايت را بر اينكه همانا تويى خدا، معبودى جز تو نيست،
اى خدا اى خدا اى بخشنده اى بخشنده اى مهربان اى مهربان ای پديد آورنده آسمانها و زمين اى صاحب جلال و بزرگوارى.
خدايا! تو را سپاس، سپاسى همواره و هميشگى كه گسست و پايانى برايش نباشد و تنها سزاوار تو باشد و به تو بيانجامد،