نقل كرده اند:ابراهيم بن ادهم رحمه الله وقتى به راهى مىرفت، سوارى پيش وى باز آمد و پرسيد از وى كه آبادانى كجاست؟ ابراهيم اشارت كرد به گورستان و گفت: آبادانى آن است.ترك پنداشت كه وى افسوس مىدارد، در خشم شد و او را مىزد تا سر وى بشكست، چون از ...