خداى من اين مهار نفس من است كه به پايبند مشيّت بستم، و اين بارهاى سنگين گناهان من است كه به پيشگاه عفو و رحمتت انداختم، و اين هوس هاى گمراه كننده من است كه به درگاه لطف و مهرت واگذاشتم.
خداى من اين مهار نفس من است كه به پايبند مشيّت بستم، و اين بارهاى سنگين گناهان من است كه به پيشگاه عفو و رحمتت انداختم، و اين هوس هاى گمراه كننده من است كه به درگاه لطف و مهرت واگذاشتم.
اى صاحب جود و كرم، اى آن كه به عرشش قدمى پاى ننهد، اى بخشنده ترين بخشندگان، اى كريم ترين كريمان، اى شنواترين شنوايان، اى بيناترين بينايان، اى پناه پناه جويان،
خدايا! اگر گذشت كنى، چه كسى از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزديك شده باشد و عملم مرا به تو نزديك نكرده، اعترافم را به گناه وسيله خويش به بارگاهت قرار دادم.
سلام بر تو اى ابا محمّد اى حسن، و سلام و رحمت و بركات بر تو باد، خدا پاداشت را در مصيبت برادرت حسين نيكو گرداند،
سلام بر تو ای ابا الحسن اى امير مؤمنان، و سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد، خدا پاداشت را در مصيبت فرزندت حسين نيكو گرداند،
از ايشان به سوى خدا و شما بيزارم و به خدا تقرّب میجويم،و پس از آن به شما نيز با دوستى نسبت به شما و دوستى نسبت به دوستان شما،،و به بيزارى از دشمنانتان،و برپاكنندگان جنگ با شما،و به بيزاری از شيعيان و پيروان آنها
و تو را سپاس اى ديرينه سپاس و تو را سپاس اى راست وعده، اى وفادار به عهد اى سپاه توانا، اى مجد و عظمتت پايدار و تو را سپاس اى بلند پايه ، اى پاسخگوى خواسته ها،
خدا در پرتو دوستى شما،دستورات دينمان را به ما آموخت،و از دنيايمان آنچه كه فاسد شده بود،اصلاح نموده، و به موالات شما دين كامل شد،و نعمت عظمت يافت، و جدايى به گردهمايى رسيد،
و ساختمان سپهر گردون را در اندازه هاى زيبايش محكم نمود، و پرتو خورشيد را به روشنايی شعله ورش در همه جا برافروزد، اى آن كه بر ذاتش دلى است و از شباهت و هم گونگى با آفريده گانش منزّه است و شأنش از سازگاری با كيفيّات مخلوقاتش برتر است،
پس من شهادت می دهم كه تنها تويى خدا، بالابرنده اى براى آنچه بر زمين نشاندى نيست و نه زمين زننده اى براى آنچه بالا بردى و نه عزّت بخشى آن را كه تو خوارش كردى،
و از حكومتش راه گريزى نيست، و از شدّت خشمش پناهگاهى وجود ندارد و از انتقامش راه نجاتى نمى باشد، رحمتش بر خشمش پيشى گرفت،