خدايا! تو را سپاس، سپاسى همواره و هميشگى كه گسست و پايانى برايش نباشد و تنها سزاوار تو باشد و به تو بيانجامد،
شب را در روز درمى آورى، و روز را در شب، زنده را از مرده بيرون مى آورى، و مرده را از زنده، زنده، و هر كه را بخواهى بى حساب روزى مى دهى.
معبودى جز تو نيست.
اى ابا عبد اللّه،هرآينه عزايت بزرگ و سنگين شد،و مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس بزرگ گشت،و سنگين و بزرگ شد مصيبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان،
جنبش و نيرويى نيست جز برآمده از سوى خدا، توكل نمودم بر زنده پاينده اى كه نمى ميرد، و ستايش خداى را كه فرزندى نگرفته و در فرمانروايى شريكی برايش نبوده و از خوارى و ناتوانى سرپرستى نداشته است و بى اندازه بزرگش شمار.
و گفتى: اى بندگانم كه بر خود اسراف كرديد از رحمت خدا نااميد نباشيد، همانا خدا همه گناهان را میآمرزد، به يقين او آمرزنده مهربان است
اى مولاى من كه تو مهربان ترين مهربانانى جنبش و نيرويى نيست جز برآمده از سوى خدا، توكل نمودم بر زنده پاينده اى كه نمى ميرد،
اى آقاى من در آنچه كه تا پايان عمر بر من فرود می آيد از نهان و آشكارم جارى شده است، و تنها به دست توست نه به دست غير تو فزونى و كاستی ام و سود و زيانم،
توانا بود پيش از پيدايش توانايى و نيرو، دانا بود پيش از آفريدن دانش و آفرينش، همواره پادشاه بود آنگاه كه نه كشورى بود و نه مالى، و هميشه منزّه بود در همه حال، وجودش پيش از پيش بود در آغاز محض
خدايا! اگر شايسته رحمت نيستم، تو سزاوارى كه بر من با فراوانى فضلت بخشش نمايى،
خداى من اين مهار نفس من است كه به پايبند مشيّت بستم، و اين بارهاى سنگين گناهان من است كه به پيشگاه عفو و رحمتت انداختم، و اين هوس هاى گمراه كننده من است كه به درگاه لطف و مهرت واگذاشتم.
اى صاحب جود و كرم، اى آن كه به عرشش قدمى پاى ننهد، اى بخشنده ترين بخشندگان، اى كريم ترين كريمان، اى شنواترين شنوايان، اى بيناترين بينايان، اى پناه پناه جويان،