فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خطبه 163 - خطبه به هنگامی‌كه نزد آن حضرت آمدند و از اعمال ناپسند عثمان شكايت كردند


مطلب قبلی خطبه 162
خطبه 164 مطلب بعدی


نحوه نمایش
متن عربی متن ترجمه
وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
- لَمَّا اجْتَمَعَ النّاسُ اِلَيْهِ وَ شَكَوْا ما نَقِمُوهُ عَلى عُثْمانَ وَ سَاَلُوهُ
به هنگامی‌ که نزد آن حضرت آمدند و از اعمال ناپسند عثمان شکایت کردند، و درخواست داشتند از طرف
مُخاطَبَتَهُ عَنْهُمْ وَ اسْتِعْتابَهُ لَهُمْ، فَدَخَلَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَلى عُثْمانَ فَقالَ:-
آنان با عثمان وارد گفتگو شود و بخواهد که رضایت مردم را جلب کند. پس امام نزد عثمان رفت و فرمود:
اِنَّ النّاسَ وَرائى وَ قَدِ اسْتَسْفَرُونى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، وَ وَاللّهِ
مردم به دنبال من هستند، و مرا بین خود و تو واسطه قرار داده اند، به خدا قسم
ما اَدْرى ما اَقُولُ لَكَ؟ مَا اَعْرِفُ شَيْئاً تَجْهَلُهُ، وَ لا اَدُلُّكَ عَلى اَمْر
نمی‌ دانم با تو چه بگویم؟ چیزی‌ را نمی‌ دانم که تو از آن بی‌ خبر باشی‌، و به چیزی‌ که ندانی‌ تو را
لا تَعْرِفُهُ، اِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نَعْلَمُ، ما سَبَقْناكَ اِلى شَىْء فَنُخْبِرَكَ عَنْهُ،
دلالت نمی‌ کنم، تو می‌ دانی‌ آنچه را ما می‌ دانیم، به چیزی‌ سبقت نگرفته ایم که تو را به آن آگاهی‌ دهیم،
وَ لا خَلَوْنا بِشَىْء فَنُبَلِّغَكَهُ، وَ قَدْ رَاَيْتَ كَما رَاَيْنا، وَ سَمِعْتَ كَما
در پنهان به کاری‌ نپرداخته ایم که آن را به تو برسانیم، آنچه ما دیده ایم تو هم دیده ای‌، و آنچه ما شنیده ایم
سَمِعْنا، وَ صَحِبْتَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَما صَحِبْنا.
تو هم شنیده ای‌، و با رسول خدا صلّی‌ اللّه علیه وآله مصاحبت داشتی‌ چنانکه ما مصاحبت داشتیم.
وَ مَا ابْنُ اَبى قُحافَةَ وَ لاَ ابْنُ الْخَطّابِ بِاَوْلى بِعَمَلِ الْحَقِّ مِنْكَ،
پسر ابوقحافه و پسر خطّاب از تو به عمل به حق سزاوارتر نبودند،
وَ اَنْتَ اَقْرَبُ اِلى رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَشيجَةَ
تو به رسول خدا صلّی‌ اللّه علیه وآله از نظر خویشاوندی‌ از آن دو
رَحِم مِنْهُما، وَ قَدْ نِلْتَ مِنْ صِهْرِهِ ما لَمْ يَنالا.
نزدیک تری‌، و از دامادی‌ او به جایی‌ رسیدی‌ که آن دو نفر نرسیدند.(1)
فَاللّهَ اللّهَ فى نَفْسِكَ، فَاِنَّكَ وَ اللّهِ ما تُبَصَّرُ مِنْ عَمًى، وَ لا تُعَلَّمُ
پس خدا را خدا را در حفظ جانت، که سوگند به خدا کور نیستی‌ تا بینایت کنند، و جاهل نیستی‌ تا
مِنْ جَهْل، وَ اِنَّ الطُّرُقَ لَواضِحَةٌ، وَ اِنَّ اَعْلامَ الدّينِ لَقائِمَةٌ. فَاعْلَمْ
دانایت نمایند، راهها آشکار است، و نشانه های‌ دین برپاست. آگاه باش
اَنَّ اَفْضَلَ عِبادِ اللّهِ عِنْدَ اللّهِ اِمامٌ عادِلٌ هُدِىَ وَ هَدى، فَاَقامَ سُنَّةً
که برترین بندگان خدا نزد خدا پیشوای‌ عادلی‌ است که هدایت شده و هدایت کند، سنّت معلومی‌ را
مَعْلُومَةً، وَ اَماتَ بِدْعَةً مَجْهُولَةً. وَ اِنَّ السُّنَنَ لَنَيِّرَةٌ لَها اَعْلامٌ،
به پا دارد، و بدعت مجهولی‌ را بمیراند. سنّت ها نورانی‌ هستند و دارای‌ نشانه های‌ مشخّص،
وَ اِنَّ الْبِدَعَ لَظاهِرَةٌ لَها اَعْلامٌ. وَ اِنَّ شَرَّ النّاسِ عِنْدَاللّهِ اِمامٌ جائِرٌ
و بدعتها آشکارند و دارای‌ علائم معلوم. و بدترین مردم نزد خداوند حاکم ستمکاری‌ است که
ضَلَّ وَ ضُلَّ بِهِ، فَاَماتَ سُنَّةً مَأْخُوذَةً، وَ اَحْيى بِدْعَةً مَتْرُوكَةً.
گمراه است و گمراه کننده، سنّتِ در دست عمل را از بین ببرد، و بدعتهای‌ متروکه را زنده کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 بر اساس مدارک محکم و متقن، عثمان داماد خواهر حضرت خدیجه بوده، زیرا رقیّه و امّ کلثوم دختران خواهر حضرت خدیجه بوده اند که در خانه پیامبر(ص) بزرگ شدند و ربیبه آن حضرت شدند. (برای‌ تفصیل رجوع کنید به الصحیح من سیرة النبی‌ صلّی‌ اللّه علیه وآله تألیف علامه جعفر مرتضی‌ عاملی‌، ج 2، ص 126)
وَ اِنّى سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: «يُؤْتى يَوْمَ
من از رسول خدا صلّی‌ اللّه علیه وآله شنیدم می‌ فرمود: «پیشوای‌ ستمکار را به
الْقِيامَةِ بِالاِْمامِ الْجائِرِ وَ لَيْسَ مَعَهُ نَصيرٌ وَ لا عاذِرٌ، فَيُلْقى فى نارِ
عرصه گاه قیامت می‌ آورند در حالی‌ که او را نه یاوری‌ است و نه عذرخواهی‌، پس او را به آتش دوزخ
جَهَنَّمَ، فَيَدُورُ فيها كَما تَدُورُ الرَّحى، ثُمَّ يَرْتَبِطُ فى قَعْرِها.» وَ اِنّى
می‌ اندازند و چون سنگ آسیا در آتش می‌ چرخد، سپس در قعر جهنّم به زنجیر می‌ کشند». و تو را
اَنْشُدُكَ اللّهَ اَنْ لا تَكُونَ اِمامَ هذِهِ الاُْمَّةِ الْمَقْتُولَ، فَاِنَّهُ كانَ يُقالُ:
به خدا سوگند می‌ دهم نکند پیشوای‌ مقتول این امت باشی‌، زیرا سابقاً گفته می‌ شد:
«يُقْتَلُ فى هذِهِ الاُْمَّةِ اِمامٌ يَفْتَحُ عَلَيْهَا الْقَتْلَ وَالْقِتالَ اِلى يَوْمِ
«در این امت پیشوایی‌ کشته خواهد شد که با کشته شدن او راه کشت و کشتار تا قیامت
الْقِيامَةِ، وَ يَلْبِسُ اُمُورَها عَلَيْها، وَ يَبُثُّ الْفِتَنَ فيها،
به روی‌ این امت بازمی‌ گردد، و امور امت را بر امت مشتبه سازد، و فتنه را در میان آنان می‌ گستراند،
فَلا يُبْصِرُونَ الْحَقَّ مِنَ الْباطِلِ، يَمُوجُونَ فيها مَوْجاً، وَ يَمْرُجُونَ
در آنوقت حق را از باطل تشخیص نمی‌ دهند، و در آن فتنه موج می‌ زنند چه موجی‌، و آشوب می‌ نمایند
فيها مَرْجاً!» فَلاتَكُونَنَّ لِمَرْوانَ سَيِّقَةً يَسُوقُكَ حَيْثُ شاءَ، بَعْدَ
چه آشوبی‌!» در این کهولت سن و پایان عمر، آلت دست مروان نباش که
جَلالِ السِّنِّ وَ تَقَضِّى الْعُمُرِ.
تو را به هـر جـا بخواهد براند!
- فَقالَ لَهُ عُثْمانُ: «كَلِّمِ النّاسَ فى اَنْ يُؤَجِّلُونى حَتّى اَخْرُجَ اِلَيْهِمْ
عثمان در پاسخ حضرت گفت: «از مردم بخواه به من مهلت دهند تا ستمهای‌ رفته بر آنان
مِنْ مَظالِمِهِمْ.» فَقالَ عَلَيْهِ السَّلامُ:- ما كانَ بِالْمَدينَةِ فَلا اَجَلَ فيهِ،
را برطرف کنم.» امام فرمود: آنچه در رابطه با مدینه است مهلت لازم ندارد،
وَ ما غـابَ فَاَجَلُـهُ وُصُـولُ اَمْـرِكَ اِلَيْـهِ .
و آنچه در ارتباط با خارج از مدینه است مهلتش تا وقتی‌ است که فرمان تو برای‌ رفع ظلم برسد.



پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^