وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السّلامُ
از خطبه های آن حضرت است
در گریز از دنیا
نَحْمَدُهُ عَلى ما كانَ، وَ نَسْتَعينُهُ مِنْ اَمْرِنا عَلى ما يَكُونُ، وَ نَسْأَلُهُ
خدا را بر هر چه بود سپاس می گوییم، و در کار خود بر آنچه خواهد شد کمک می طلبیم، سلامت
الْمُعافاةَ فِى الاَْدْيانِ، كَما نَسْأَلُهُ الْمُعافاةَ فِى الاَْبْدانِ.
در عقاید را از او خواهانیم چنانکه تندرستی را از او مسألت داریم.
عِبادَ اللّهِ، اُوصيكُمْ بِالرَّفْضِ لِهذِهِ الدُّنْيا التّارِكَةِ لَكُمْ وَ اِنْ
ای بندگان خدا، شما را سفارش می نمایم به ترک دنیایی که شما را ترک می کند گرچه شما
لَمْ تُحِبُّوا تَرْكَها، وَ الْمُبْلِيَةِ لاَِجْسامِكُمْ وَ اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ
ترک آن را دوست ندارید، دنیایی که بدنهایتان را کهنه می نماید گرچه شما علاقه دارید
تَجْديدَها. فَاِنَّما مَثلُكُمْ وَ مَثَلُها كَسَفْر سَلَكُوا سَبيلاً فَكَاَنَّهُمْ قَدْ
تازه بمانید. شما نسبت به دنیا همچون مسافرانی هستید که راه را طی کرده و آن را به پایان
قَطَعُوهُ، وَ اَمُّوا عَلَماً فَكَاَنَّهُمْ قَدْ بَلَغُوهُ. وَ كَمْ عَسى الْمُجْرى اِلَى
برده اند، و نشانه ای را قصد کرده گویا به آن رسیده اند. آن که مرکب به سوی هدف می راند
الْغايَةِ اَنْ يُجْرِىَ اِلَيْها حَتّى يَبْلُغَها؟! وَ ما عَسى اَنْ يَكُونَ بَقاءُ مَنْ لَهُ
مگر امیدوار است در چه مدتی براند تا به آن برسد؟ وکسی که برایش مدتی معین شده که از آن تجاوز نخواهد کرد
يَوْمٌ لايَعْدُوهُ وَ طالِبٌ حَثيتٌ يَحْدُوهُ فِى الدُّنْيا حَتّى يُفارِقَها؟!
چه مقدار امید به درنگ دارد با آنکه برای بیرون رفتن از دنیا مرگ با شتاب او را به جلو می راند؟!
فَلاتَنافَسُوا فى عِزِّ الدُّنْيا وَ فَخْرِها، وَلاتَعْجَبُوا بِزينَتِها وَ نَعيمِها،
پس در عزت و فخر کردن به دنیا رقابت نکنید، و به زیور و نعمت آن گول نخورید،
وَ لاتَجْزَعُوا مِنْ ضَرّائِها وَ بُؤْسِها، فَاِنَّ عِزَّها وَ فَخْرَها اِلَى انْقِطاع ،
و از رنج و سختی آن بیتابی مکنید، زیرا عزت و فخرش از میان می رود
وَ اِنَّ زينَتَها وَ نَعيمَها اِلى زَوال، وَ ضَرّاءَها وَ بُؤْسَها اِلى نَفاد، وَ كُلُّ
و زیور و نعمتش فانی می شود، و رنج و سختی آن پایان می پذیرد، و هر
مُدَّة فيها اِلَى انْتِهاء، وَ كُلُّ حَىٍّ فيها اِلى فَناء.
مدت آن به آخر می رسد، و هر زنده آن می میرد.
اَوَ لَيْسَ لَكُمْ فى آثارِ الاَْوَّلينَ مُزْدَجَرٌ؟ وَ فى آبائِكُمُ الْماضينَ
آیا برای شما در آثار گذشتگان مایه خودداری از گناه نیست؟ آیا برای شما در سرگذشت پدرانتان
تَبْصِرَةٌ وَ مُعْتَبَرٌ اِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ؟ اَوَلَمْ تَرَوْا اِلَى الْماضينَ مِنْكُمْ
بینش و عبرتی نیست اگر اهل تعقّل باشید؟ آیا ندیدید که گذشتگان از شما
لايَرْجِعُونَ؟ وَ اِلَى الْخَلَفِ الْباقينَ لايَبْقُونَ؟ اَوَلَسْتُمْ تَرَوْنَ اَهْلَ
برنمی گردند، و برای ماندگان بقایی نیست؟ مگر مردم دنیا را نمی نگرید که
الدُّنْيا يُصْبِحُونَ وَيُمْسُونَ عَلى اَحْوال شَتّى؟: فَمَيِّتٌ يُبْكى، وَآخَرُ
شبانه روز دارای حالاتی گوناگون هستند؟: مرده ای است که بر وی می گریند، و دیگری را تسلیت
يُعَزّى، وَ صَريعٌ مُبْتَلًى. وَ عائِدٌ يَعُودُ، وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ يَجُودُ،
می دهند، یکی مبتلا به بیماری شده برزمین افتاده، و آن دیگر به عیادت مریض می رود. یکی درحال جان کندن است،
وَ طالِبٌ لِلدُّنْيا وَالْمَوْتُ يَطْلُبُهُ، وَ غافِلٌ وَ لَيْسَ بِمَغْفُول عَنْهُ،
و دیگری به دنبال دنیاست در حالی که مرگ او را دنبال می کند، و یکی در بی خبری است و خدا از او غافل نیست،
وَ عَلى اَثَرِ الْماضى ما يَمْضِى الْباقى.
و به دنبال گذشته باقی مانده هم می گذرد.
اَلا فَاذْكُرُوا هاذِمَ اللَّذّاتِ، وَ مُنَغِّصَ الشَّهَواتِ، وَ قاطِعَ
آگاه باشید، از نابودکننده لذّات، و برهم زننده عیش ها، و قطع کننده
الاُْمْنِيّاتِ عِنْدَ الْمُساوَرَةِ لِلاَْعْمالِ الْقَبيحَةِ. وَ اسْتَعينُوا اللّهَ عَلى
آرزوها یاد کنید آن زمان که شتابان به سوی گناهان می روید. و برای ادای
اَداءِ واجِبِ حَقِّهِ، وَ ما لايُحْصى مِنْ اَعْدادِ نِعَمِهِ وَ اِحْسانِهِ.
حق واجب خداوند، و سپاس نعمتها و احسان بی شمارش از او کمک بجویید.