و از درهاى حاجت از همه رو
به روى ما فرو بستى ز هر سو
عوض از آن خزانه لايزالت
ز درهاى غناى ذوالجلالت
به روى ما گشوده اينكه دانيم
چگونه ما سپاس تو توانيم چگونه با كدام دست توانا
زبان لكنت به نزد حى دانا
كه از آن عهده شكرت توانيم
ز شكرت نزد تو ما ناتوانيم
و هرگز دستهاى خسته ما
زبان الكن و وارسته ما
نيارد حق شكر تو ادا كرد
بذات پاك بىچونت ثنا كرد
و اين نفس و نفس بر ما نباشد
كه برخيزيم و در شكر تو باشد
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.