كه زيرا امتحان قبل چون ما
بدين آسان نبودش مغفرتها
بودندش ز برخوردار چون ما
كه از حق بهر اين امت عطايا
به ما امت اگر شد اين عطايا
و نعمتهاى او زين حد بالا
به امتهاى قبلى نى بدش اين
گنهآلودگان خارج از دين
به فوريت به كيفر مىرسيدند
سزاهاى گنه با چشم ديدند
كه ما هستيم اندر ظل رحمت
و از بخشايش تو رفع ذلت
اگر صدبار ما توبه شكستيم
به تجديدش دم ابليس بستيم
كه ديگر بار بر آمرزش خويش
و بر اين افتخار از ارزش خويش
كه حق بر ضعف و فقر ما ترحم
وظيفه بار سنگين از تراكم
بر اين امت ترحم شد ز داور
و اين بر گردن ما شد سبكتر
به ما آنچه تحمل بود كافى
نبوده طاقت ما شد معافى
شده امضا كه بيش از طاقت ما
به تكليفش نباشد طاعت ما
كه تاريخ مشقت را نبينيم
ز توبه راه صحت را ببينيم
ولى تخفيف حق در اين ميانه
دهان عذر ما بست از بهانه
فروغ آفتاب از عقل و عرفان
نماياند است ره از چاه آسان
به چشم ما عيان تشخيص بر راه
و تا آنكس كه با سر در ته چاه
فروافتد بهانه مىنمايد
كه لب بر معذرت خواهى گشايد
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.