اى خداى من (با چشم گريان به سوى تو مىآيم) و اگر آن قدر بگريم تا پلك چشمهاى من ساقط شود به آواز بلند مىگريم تا صداى من قطع گردد آن قدر بايستم در آستان تو تا قدمهاى من آماس كند و آن قدر ركوع مىكنم بر تو تا آن كه پشت من راست نشود و آن قدر سجده مىكنم كه دو حدقه چشمهايم به درآيد.
خدايا در عمر خود از خاك زمين بخورم و از آب خاكستر بنوشم و تو را ياد كنم و ذكر تو همى گويم تا كند شود زبان من پس به آسمان نمىنگرم از شرم و حيائى كه از تو دارم. پروردگارا به اين اعمال مستوجب محو گناهان نمىشوم بلكه مىدانم يك گناه هم از سيئات اعمال من از اين سختىها سبب آمرزش نيست مگر آن كه تو درگذرى و از راه سعه مغفرت خود مرا بيامرزى، و از خطاهاى من درگذرى.
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.