بارالها! اگر در پيشگاهت چندان بگريم كه پلك چشمانم بريزد، و (چندان به ناله و زارى صداى خود را بلند كنم كه (راه) نفسم بگيرد، و آن قدر در محضر تو بايستم كه پاهاى من ورم كند، و آن سان در پيشگاه تو (از سر خضوع و خشوع) به ركوع در آيم كه مهرههاى كمرم از هم بگسلد، و آن اندازه بر درگاهت سجده كنم كه چشمهايم از حدقه بيرون افتد، و همهى عمر (به جاى آب و غذا) خاك زمين خورم و تا اخر عمر (به جاى آب زلال و گوارا) آب در آميخته به خاكستر بنوشم، و در اثناى اين كار (آن قدر) به ذكر تو مشغول باشم تا زبانم از كار افتد، و از فرط شرمندگى چشم (از زمين بر ندارم) و آفاق آسمان را ننگرم، باز سزاوار آن نيستم كه (حتى) يك گناه از گناهان (نوشته در نامهى اعمال) من پاك شود؛
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.