فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 7 از دعای 16 ( برتری عفو الهی از کیفر الهی )

وَ أَنْتَ الَّذِي عَفْوُهُ أَعْلَى مِنْ عِقَابِهِ
توئى كه عفو و بخشايشت بلند مرتبه‌تر (و بسى وسيعتر) از عقاب و انتقام تست

3- بخشش و كيفر الهى‌

جمله ملكوتى: تويى آن خدايى كه بخششت از كيفرت بلندتر و مهرت بر غضبت پيشى مى‌گيرد، ريشه در قسمتى از آيات قرآن و معارف الهيّه ائمه معصومين (عليهم السلام) و مسائل عالى خلقت دارد كه بر اثر گناه و معصيت، مستحق غضب و سخط الهى است، با اتصال به توبه و انابه، مورد عفو و رحمت قرار مى‌گيرد و آتش غضب و سخط از او برداشته مى‌شود.

انسانى كه به حقيقت براى خود آتش فراهم آورده، چنانچه قبل از فرا رسيدن آخرت، توفيق بازگشت و انابه و تسليم پيدا كند، رحمت واسعه حق شامل حال او مى‌شود.

در حالى كه بنده در ابتدا به معصيت و بى‌تقوايى علاقمند مى‌شود و به طور طبيعى حضرت هم او را بايد غضب و طرد كند و او را به عنوان مجرم به جايگاه جريمه بكشد، ابتداى به توبه و رحمت و مغفرت مى‌كند و از خطاكار دعوت به توبه وانابه مى‌نمايد.

﴿وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾«1»

و هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان مى‌آورند به نزد تو آيند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر كرده؛ بنابراين هر كس از شما به نادانى كار زشتى مرتكب شود، سپس بعد از آن توبه كند و [مفاسد خود را] اصلاح نمايد [مشمول آمرزش و رحمت خدا شود]؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.

﴿قُلْ لِمَنْ ما فِى السَّمواتِ وَ الْارْضِ قُلْ لِلّهِ كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾«2»

بگو: مالكيّت و فرمانروايى آنچه در آسمان‌ها و زمين است در سيطره كيست؟ بگو: در سيطره خداست كه رحمت را بر خود لازم و مقرّر كرده.

﴿فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ﴾«3»

بگو: پروردگارمان صاحب رحمتى گسترده است.

﴿رَحْمَتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْ‌ءٍ﴾«4»

رحمتم همه چيز را فرا گرفته است.

يا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ.«5»

اى آن كه رحمتش بر غضبش پيشى گرفته است.

در اين كه حضرت حق در تمام امور انسان ابتداى به رحمت و عنايت فرموده، حضرت زين العابدين (عليه السلام) در دعاى ابوحمزه ثمالى عرض مى‌كند:

«منم آن كودكى كه او را پروريدى، منم آن نادانى كه او را دانا نمودى، منم آن گمراهى كه او را راهنمايش شدى و آن افتاده‌اى كه او را بلند نمودى و آن ترسويى كه ايمنى‌اش بخشيدى و آن گرسنه‌اى كه سيرش كردى و آن تشنه‌اى كه سيرابش نمودى و آن برهنه‌اى كه پوشاندى و آن فقيرى كه توانگرش كردى و آن ناتوانى كه نيرومندش فرمودى و آن ذليلى كه عزّتش دادى و دردمندى كه به درمانش رساندى و خواهنده‌اى كه عطايش فرمودى و گنهكارى كه پرده بر گناهش پوشيدى و اندكى كه بسيارش نمودى و مستضعفى كه ياريش كردى و رانده‌اى كه در آغوشش گرفتى ..

قيلَ لِعَلِىِّ بْنِ الحسينِ (عليه السلام): انَّ الْحَسَنَ الْبَصْرِىَّ قالَ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ، وَ انَّما الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ فَقالَ (عليه السلام): انَا اقُولُ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ وَ امَّا الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اللّهِ.«6»

به حضرت زين العابدين (عليه السلام) عرض شد، حسن بصرى گفت: تعجّب نيست از كسى كه هلاك شده، چگونه هلاك شده، تعجب از آن است كه نجات يافته، چگونه هماى نجات رادر آغوش گرفته؟ حضرت فرمود من مى‌گويم: از آن كه نجات يافته تعجب نيست، بلكه تعجب از كسى است كه با رحمت واسعه حق چگونه هلاك شده است؟!

آيات و روايات باب عفو و رحمت در شرح دعاى سى و يكم كه در رابطه با مسئله با عظمت توبه است، با خواست حضرت محبوب خواهد آمد.

دلا تا به كى از در دوست دورى‌

گرفتار دام سراى غرورى‌

نه بر دل تو را از غم دوست دردى‌

نه بر چهره از خاك آن كوى گردى‌

زگلزار معنى نه رنگى نه بويى‌

در اين كه‌نه گنبد نه هائى نه هويى‌

تو را خواب غفلت گرفته است در بر

چه خواب گران است اللّه اكبر

چرا اين چنين عاجز و بى‌نوايى‌

بكن جستجوئى بزن دست و پايى‌

سؤال علاج از طبيبان دين كن‌

توسّل به ارواح آن طيبين كن‌

دو دست دعا را برآور به زارى‌

همى گو به صد عجز و صد خواستارى‌

الهى به خورشيد اوج هدايت‌

الهى الهى به شاه ولايت‌

الهى به زهرا الهى به سبطين‌

كه مى‌خواندشان مصطفى قرّة العين‌

الهى به سجاد آن معدن علم‌

الهى به باقر شه كشور حلم‌

الهى به صادق امام اعاظم‌

الهى به اعزاز موسى كاظم‌

الهى به شاه رضا قائد دين‌

بحق تقى خسرو ملك تمكين‌

الهى به حق نقى شاه عسكر

بدان عسگرى كز ملك داشت لشگر

الهى به مهدى كه سالار دين است‌

شه پيشوايان اهل يقين است‌

كه بر حال زار بهائى عاصى‌

سر دفتر اهل جرم و معاصى‌

كه در دام نفس و هوا اوفتاده‌

به لهو و لعب عمر بر باد داده‌

ببخشا و از چاه حرمان برآرش‌

به بازار محشر مكن شرمسارش‌

برون برش از خجلت روسياهى‌

الهى، الهى، الهى، الهى‌

(شيخ بهايى)

______________________________

(1)- انعام (6): 54.

(2)- انعام (6): 12.

(3)- انعام (6): 147.

(4)- اعراف (7): 156.

(5)- البلد الأمين: 404؛ المصباح، كفعمى: 249؛ دعاى جوشن كبير.

(6)- بحار الأنوار: 75/ 153، باب 21، حديث 17؛ اعلام الورى‌: 261.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^