ز نفس ما عدو در خواه ناخواه
ز راه راست ما گمره كند راه
ز راهى را كه باشد رحمت تو
و در پايان رسد بر نعمت تو
جلوگيرش شود بنموده گمراه
به بيغوله دهد سوقش ته چاه
فريبمان دهد بنموده اغرا
اطاعت از تو بر گمراهه اغوا
عبادت بر تو را كز او شرف هست
ز عشق از طاعتت او راه ما بست
عوض از آن ز لذات گناهان
بكام ما نهد از صد دو چندان
بدين نحو از معاصى جلوهاش را
دهد شيرين سبك زين حيلهاش را
عبادت را كند او تلخ و منفور
نماياند كه اين ظلم است و هم زور
خلاصه از جوار بركت تو
بسازد دورمان از رحمت تو
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.