فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 10 از دعای 21 ( درخواست خالی شدن دل برای دوستی‌ با خدا )

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ فَرِّغْ قَلْبِي لَِمحَبَّتِكَ ، وَ اشْغَلْهُ بِذِكْرِكَ ، وَ انْعَشْهُ بِخَوْفِكَ وَ بِالْوَجَلِ مِنْكَ ، وَ قَوِّهِ بِالرَّغْبَةِ إِلَيْكَ ، وَ أَمِلْهُ إِلَى طَاعَتِكَ ، وَ أَجْرِ بِهِ فِي أَحَبِّ السُّبُلِ إِلَيْكَ ، وَ ذَلِّلْهُ بِالرَّغْبَةِ فِيما عِنْدَكَ أَيَّامَ حَيَاتِي كُلِّهَا .
بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و دلم را براى محبت و دوستى خويش (از محبت هر چه جز تو است) خالى ساز، و به ياد خود مشغول گردان، و به ترس و بيم از خويشتن (كه با آن گناهى نشود) بلند مرتبه‌اش فرما، و به رغبت به سوى خود (تو را خواستن) توانايش نما، و به فرمانبريت متوجه كن، و در خوشايندترين راههاى به سوى خود روانه‌اش فرما، و در تمام روزهاى زندگانيم آن را به خواستن آنچه (عطاهايت) نزد تو است رام نما

ميل و شادابى و نورانيّت قلب، در ترس از خدا

قرب بنده به پروردگار مانند نزديكى آهن به آتش است كه هر اندازه آهن به مركز شعله آتش نزديك‌تر شود، آثار و ويژگى‌هاى آتش، بيشتر در آهن آشكار مى‌شود. تا جايى كه آهن در اثر نزديكى به آتش، آن چنان سرخ و تفتيده مى‌شود كه همه ويژگى‌هاى آتش را از خود بروز مى‌دهد.

حرارت و گرما و سوزش و نور و روشنايى در قلب بنده خدا در اثر قرب به حق همچنين است؛ همان طور كه زمين به نور پروردگارش منور گرديد.

﴿وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبّهَا﴾«1»

و زمين به نور پروردگارش روشن مى‌شود.

و يا در زيارت جامعه كبيره خطاب به ائمه اطهار (عليهم السلام) آمده است:

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِكُمْ.«2»

و زمين به نور شما (اهل بيت) روشنايى يافته است.

بنده در اثر نزديك شدن به حضرت حق، اسما و صفات و آثار پروردگار در او نمايان شده، به گونه‌اى كه در همه صفات كمالى، ظهورى در آفريدگانش مى‌شود و همه اعضا و جوارح از جمله قلب كه جايگاه خوف و رجاست هم آينه نماى حق مى‌شود و خوف از او هم سبب خوف ديگر موجودات مى‌گردد.

حضرت صادق (عليه السلام) به نقل از نوشته تورات فرمود:

يَا ابْنَ آدَمَ تَفَرَّغْ لِعِبادَتى‌ أَمْلَا قَلْبَكَ غِنىً وَ لاأَكِلْكَ الى‌ طَلَبِكَ وَ عَلَىَّ أَنْ أَسُدَّ فاقَتَكَ وَ أَمْلَأَ قَلْبَكَ خَوْفاً مِنِّى وَ إِنْ لاتَفَرَّغْ لِعِبادَتى‌ أَمْلَأُ قَلْبَكَ شُغُلًا بِالدُّنيا ثُمَّ لاأَسُدَّ فاقَتَكَ وَ أَكِلْكَ الى‌ طَلَبِكَ.«3»

اى فرزند آدم! خود را براى بندگى من مهيا نما. در اين صورت قلب تو را بى‌نياز خواهم كرد و تو را به سوى خواسته‌هايت واگذار نخواهم كرد و بر من واجب خواهد بود كه حاجت تو را به جا آورم. و قلب تو را مملو از خوف و ترس از خود مى‌كنم و اگر براى بندگى من خود را آماده نسازى، قلب تو را مشغول به دنيا خواهم كرد. سپس حاجت تو را بجا نخواهم آورد و تو به خواسته‌هايت واگذار خواهم كرد.

ابن شهر آشوب مى‌نويسد:

«روزى امام سجّاد (عليه السلام) در نزديكى چاه خانه‌اش مشغول نماز بود، فرزندش محمّد كه تازه با دست و زانو راه مى‌رفت، در حياط خانه، بازى مى‌كرد. ناگهان مادر فرزند ديد كه كودك به سر چاه عميقى رسيده ميان چاه افتاد. مادر او فرياد كشيد و خود را كنار چاه رسانيد و ناراحت كمك مى‌طلبيد و گفت: اى پسر رسول خدا! پسرت محمد در چاه غرق شد. اما با اين كه صداى مادر كودك و حالت بچّه را در چاه مى‌شنيد نمازش را كامل و تمام به پايان رسانيد، مادر بچه گفت: شما فرزندان پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) چقدر سخت دل هستيد. حضرت به كنار چاه رفت و دست به درون چاه برد، فرزند خود محمد را بيرون آورد و به مادرش فرمود: بگير، اى كسى كه يقينت ضعيف است. مادر به خاطر سلامتى فرزند خوشحال شد ولى به جهت اين كه امام فرموده بود يقين تو اندك است؛ گريه نمود.

امام فرمود: امروز ملامتى بر تو نيست اگر مى‌دانستى، من در پيشگاه خداى جبّار بودم اگر رويم را از وى مى‌گرداندم، او رويش را از من برمى‌گرداند. آيا رحيم و مهربانى غير از او ديده مى‌شود«4»

اولياى خدا چنان غرق صفات جمال و جلال او و محو مشاهده ذات پاك او مى‌باشند كه غير او را به دست فراموشى مى‌سپارند، در غم و ترس و وحشت؛ تصوّر نيستى و نابودى و حمله دشمن يا ضرر موجودى خطرناك؛ انديشه انتقام يا فرار همه ذهن و وجود آدمى را فرا مى‌گيرد. كسى كه غير خدا در دل او نمى‌گنجد و به غير او نمى‌انديشد، چگونه ممكن است كه اندوه و ترس و پناهندگى به بيگانه داشته باشد.

البته روشن است مقصود از غم‌ها و ترس‌ها از امور مادى و دنيوى مى‌باشد وگرنه دوستان خدا كه وجودشان پر از شوق و اشتياق خوفناكى است به خاطر ترس از انجام ندادن تكاليف و مسئوليت‌ها و آنچه از موفقيت‌ها كه از دست آنان مى‌رود و اين ترس اشتياقى جنبه معنوى دارد كه مايه تكامل و رشد وجود انسان است.

برخلاف ترس‌هاى مادى كه مايه سقوط و گمراهى است.

اميرمؤمنان (عليه السلام) در خطبه همّام كه حالات اولياى خدا را در آن به عالى‌ترين وجه ترسيم كرده؛ مى‌فرمايد:

نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِى الْبَلاءِ كَالَّتى نُزِّلَتْ فِى الرَّخاءِ وَ لَوْ لَاالْاجَلُ الَّذى‌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ ارْواحُهُمْ فى‌ اجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ، شَوْقاً الى‌ الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ ... قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ، وَ اجْسادُهُمْ نَحيفَةٌ وَ حاجاتُهُمْ خَفيفَةٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفيفَةٌ.«5»

آنان را در بلا و سختى و آسايش و راحت حالتى يكسان است، و اگر خداوند براى اقامتشان در دنيا زمان معينى را مقرر نكرده بود از شوق به ثواب و بيم‌ از عذاب به اندازه چشم به هم زدنى روحشان در بدنشان قرار نمى‌گرفت ...دلهايشان محزون، همگان از آزارشان در امان، بدنهايشان لاغر، نيازهايشان سبك، ونفوسشان با عفت است.

سوز اشتياق كه همراه با درد و واهمه است، دواى اميد رسيدن به محبوب است كه هر عارفى را از لذت‌ها و شيرينى‌ها دور مى‌سازد و سختى‌ها و اضطراب‌ها او را آماده مى‌كند.

امام صادق (عليه السلام) در باب شوق و حب خداوند؛ مشتاق را چنين توصيف مى‌فرمايد:

مشتاق كسى است كه اشتهاى غذا نداشته و از آشاميدنى‌هاى لذيذ بهره نبرده.هرگز خواب راحت نداشته و با كسى انس به گرمى پيدا نكرده و خانه‌اى براى خود اختيار ننموده و در ميان آبادى‌ها سكونت نگرفته، پوشاك نرم و لطيف در برنگرفته، بريك حال قرار ندارد، شب و روز سرگرم عبادت است. تمام اميدها و هدف او رسيدن به مطلوب شوق اوست و در همه حال با زبان شوق از دل آرزومند مناجات مى‌كند.«6»

______________________________

(1)- زمر (39): 69.

(2)- بحار الأنوار: 99/ 132، باب 8، حديث 4؛ البلد الأمين: 302.

(3)- الكافى: 2/ 83، حديث 1؛ بحار الأنوار: 67/ 252، باب 55، حديث 8.

(4)- المناقب، ابن شهر آشوب: 4/ 135؛ بحار الأنوار: 46/ 34، باب 3، حديث 29.

(5)- نهج البلاغه: 184.

(6)- بحار الأنوار: 67/ 24، باب 43، حديث 24؛ مصباح الشريعة: 196، باب 94.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^