فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 1 از دعای 32 ( فروانروایی جاوید و ابدی خداوند )

اللَّهُمَّ يَا ذَا الْمُلْكِ الْمُتَأَبِّدِ بِالْخُلُودِ
اى خداى عالم اى داراى ملك پاينده ابدى (همان ملك وجودى كه ظل حق و اشراق حق و نور وجه و فيض تجلى خداست البته هرگز عدم پذير نيست و پاينده ابديست ابدى الوجود و سرمدى الحقيقه است اگر به دريا تشبيه شود قطره‌اى از آن درياى نامتناهى از ازل تا ابد كم نخواهد شد زيرا ملك او وجود منبسط و اشراق شمس حقيقه الوجود الهيت است و چنانكه خدا ذاتش ازلى و ابدى و سرمديست اشراق او و فيض او و تجلى و نور وجه او كه «كل شيى‌ء هالك الا وجهه» آن هم به بقاى حق باقى و ابدى است و فناپذير نيست اما وجود مضاف به خلق است كه فنا و زوال و حدوث‌پذير است و دستخوش هست و نيست تواند بود)

شكست‌ناپذيرى قدرت خداوند

در آيات و روايات از تفكّر در ذات ربوبى پرهيز داده‌اند و دستور اكيد داده‌اند كه انديشه در اين موضوع سبب توهّمات شيطانى مى‌شود.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

إِيَّاكُمْ وَ التَفَكُّرَ فِى اللَّهِ فَإِنَّ التَّفَكُّرَ فِى اللَّهِ لايزَيدُ إِلَّا تَيْهاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَ‌ لاتُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ لايُوصَفُ بِمِقْدارٍ.«1»

مبادا درباره ذات خدا انديشه كنيد كه انديشه در خدا جز گمراهى نيفزايد و به راستى خداى عز و جل را ديده‌ها درنيابند و اندازه نتوان گرفت.

زيرا آنچه كه انسان برداشت مى‌كند ساخته ذهن بوده و از واقعيت‌ها دور مى‌باشد. امّا به اين نيست كه از تفكّر در صفات و اسماى الهى بى‌بهره بماند.

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود:

أَفْضَلُ الْعِبادَةِ إِدْمانُ التَّفَكُّرِ فِى اللَّهِ وَ فى‌ قُدْرَتِهِ.«2»

برترين نيايش؛ پيوسته انديشيدن درباره خدا و قدرت اوست.

امام رضا (عليه السلام) فرمود:

لَيْسَ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبادَةُ التَّفَكُّرُ فى‌ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.«3»

عبادت به بسيار نماز خواندن و روزه گرفتن نيست؛ همانا انديشيدن در دستور خداوند است.

منظور از تفكّر در امر خدا دانش و آگاهى يافتن از چگونگى آداب و شرايط اعمال است از جمله مهمترين آنها تدبّر در رموز خلقت و شناخت نعمت‌هاست.

امام على (عليه السلام) درباره قدرت حقّ در عظمت آفرينش مى‌فرمايد:

سُبْحانَكَ ما اعْظَمَ شَأْنَكَ! سُبْحانَكَ ما اعْظَمَ ما نَرى‌ مِنْ خَلْقِكَ وَ ما أَصْغَرَ عِظَمَهُ فى جَنْبِ قُدْرَتِكَ! وَ ما اهْوَلَ ما نَرى‌ مِنْ مَلَكُوتِكَ! وَ ما احْقَرَ ذلِكَ فيما غابَ عَنّا مِنْ سُلْطانِكَ! وَ ما اسْبَغَ نِعَمَكَ فِى الدُّنْيا! وَ ما اصْغَرَها فى نِعَمِ‌ الْآخِرَةِ.«4»

منزّهى از هر عيب، چه بزرگ است شأن تو! منزّهى، چه عظيم است آنچه از مخلوقاتت كه مى‌بينيم و چه كوچك است عظمت آن در كنار قدرت تو! و چه دهشت آور است آنچه از ملكوت تو مشاهده مى‌نماييم! و چه اندازه حقير است آنچه ديده مى‌شود در برابر آنچه از سلطنت تو براى ما ناپيداست! نعمت‌هايت در اين دنيا چه گسترده و فراوان است! و با اين حال در برابر نعمت آخرتت چقدر كوچك است!

و در فرازى ديگر چنين عرضه مى‌دارد:

وَ اَرانا مِنْ مَلَكُوتِ قُدْرَتِهِ، وَ عَجائِبِ ما نَطَقَتْ بِهِ آثارُ حِكْمَتِهِ، وَ اعْتِرافِ الْحاجَةِ مِنَ الْخَلْقِ الى‌ انْ يُقيمَها بِمَساكِ قُوَّتِهِ، ما دَلَّنا بِاضْطِرارِ قِيامِ الْحُجَّةِ لَهُ عَلى‌ مَعْرِفَتِهِ. وَ ظَهَرَتْ فِى الْبَدائِعِ الَّتى احْدَثَها آثارُ صَنْعَتِهِ، وَ اعْلامُ حِكْمَتِهِ، فَصارَ كُلُّ ما خَلَقَ حُجَّةً لَهُ وَ دَليلًا عَلَيْهِ، وَ انْ كانَ خَلْقاً صامِتاً فَحُجَّتُهُ بِالتَّدبيرِ ناطِقَهٌ، وَ دَلَالَتُهُ عَلَى الْمُبْدِعِ قائِمَةٌ.«5»

و به اندازه‌اى از ملكوت قدرتش، و از شگفتى‌هايى كه آثار حكمتش گوياى آن است، و از اعتراف نياز خلق به آنچه كه با قدرتش آن را حفظ مى‌كند به ما ارائه فرموده كه ما را به قيام دليل قطعى بر معرفت و شناختش راهنمايى نموده است. در ساخته‌هاى بديعش آثار صنع و نشانه‌هاى حكمتش آشكار است، از اين رو آنچه آفريده حجّت و دليلى بر وجود اوست، و اگر موجودى بى‌زبان باشد، تدبير او در وجود آن موجود برهان گويايى بر وجود او، و دليلى محكم بر آفرينندگى ذات پاك اوست.

حضرت حقّ، يگانه‌اى است كه هيچ موجودى نمى‌تواند با آن سر ستيز و رقابت داشته باشد؛ زيرا هر چيزى خواه ناخواه در مسيرى حركت مى‌كند كه حضرت ربّ براى آن ترسيم كرده و سرپيچى از او ناممكن است.

بنابراين سراسر نظام هستى در يك حركت هماهنگ گوش به فرمانِ فرمانده كلّ هستى دارد و در خط اراده مستقيم او مى‌چرخد. هيچ ممكنى قدرت آن را ندارد كه با سلطنت و قدرت شكست‌ناپذير جدال نمايد.

پس امام معصوم (عليهم السلام) حكومت خدا را در نهايت اقتدار مى‌داند؛ چرا كه هيچ نيازى به پشتيبان و لشكرى ندارد و همه آفرينش در تسخير قدرت اويند و در ادامه بقاى خود نيز به افاضه لحظه به لحظه او نيازمندند.

اقتدار و چيرگى سلطنت او بر تمام هستى به اين معناست كه در قوانين كائنات بين موجودات روابط و نظام حاكم است، هر يك بدون تخلّف به كار خود مشغول مى‌باشد. از ريزترين ذرّه اتمى گرفته تا بزرگ‌ترين اجرام آسمانى در نظارت فرمان اويند.

خداوند سبحان مى‌فرمايد:

﴿ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ﴾«6»

آن گاه آهنگ آفرينش آسمان كرد، در حالى كه به صورت دود بود، پس به آن و به زمين گفت: خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمانبردار آمديم.

پژوهش‌هاى امروز بشرى، دست‌يابى به همين قانون مدارى موجودات است كه در روابط بين آنها برقرار شده است.

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 3/ 259، باب 9، حديث 4؛ التوحيد: 457، حديث 14.

(2)- الكافى: 2/ 55، حديث 3؛ بحار الأنوار: 68/ 321، باب 80، حديث 3.

(3)- الكافى: 2/ 55، حديث 4؛ بحار الأنوار: 68/ 322، باب 80، حديث 4.

(4)- نهج البلاغه: خطبه 108.

(5)- نهج البلاغه: خطبه 90.

(6)- فصّلت (41): 11.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^