خدايا سعى اين قوم وفادار
ز لطف خويشتن مشكورشان دار
ز محروميت رنج و مشقت
به پاداشى عطا از لطف رحمت
كه آنان در وطن خوش زندگى را
و اما در رضايت بندگى را
شده دور از وطن با ناخوشيها
به غربت ساختندى در بديها
عزيز و محترم در موطن خويش
ز مهرت ذلت غربت رهى پيش
كه زيرا خواستندى زان ره تو
عزيز و محترم در درگه تو
و آنان در ديار خود غرورى
كسى يارا نبوده تا كه جورى
و هم اين قوم نى بودش رضايت
محيط كفر سر برده به راحت
كه رو سوى بلادى هجرت خويش
و از آن زير دست و قوم در نيش
ستم بر خاطرت ديدند آنان
ولى لذت همى برده فراوان
الهى روح اصحاب پيمبر
ز رحمت كن عطا اى حى داور
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.