و هر چه زودتر ما را در اين حال
به سويت باز گردانيده خوشحال
كزين هستى ناچيزش در اين دار
ز محوش هستى مطلق نگهدار
و بر اين شربت تقدير دانا
بكام ما نما شيرين گوارا
كه تا ما بر عروس مرگ در چشم
بر آن مانوس جلوه نى كه در خشم
چنان كن تا هميشه تشنهى آن
وصال اين عروس و نشوهى آن
الهى بين ما و اين اجل را
بده الفت كه گيريمش بغل را
پناه ما شود در سايهى او
امان باشيم ما در خانهى او
به وقتى او كند آغوش خود باز
به آغوشش روانه با رخ باز
بياراميم ما در خانهى گور
كه تا از حرص و آز اين جهان دور
و بر اين بستر مادر تبارك
بدارى مقدمش بر ما مبارك
و تا اين مرگ بر ما چون ضيافت
نه بر ما اين ضيافت در شقاوت
كه دل خسته ز ديدارش نباشيم
ز چشمان شرم رخسارش نباشيم
خداوندا چنان كن مرحمت را
كه دست مرگ آرد مغفرت را
كليد مرگ باشد زان كليدى
كه بر ما رحمتى آرد نويدى
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.