اى خدائى كه به فضل و احسان بىانتهاى خويش بندگانت را غرق نعمت كردى و از آنان حمد و ثناى خود خواستى (در صورتى كه از حمد و ثناى خلق به كلى بىنيازى پس براى آنكه بندگان را به واسطه حمد و ثنايت كه ذكر اوصاف كمال و جمال تست با خود انس دهى تا از انس به حضرتت به عالم شهود حسن اعظمت كه منتهاى آرزوى عارفان است نائل شوند و به لذت و ابتهاج بىانتهاى آن حسن كل و كل حسن به سعادت عظمى رسند به دين سبب خلق را امر به حمد و ثناى خود كردى و نيز براى آنكه زبان و دل به ذكر حمد و ثناى حضرتت مشغول دارند و به دين وسيله بدان سلطان عزت تقرب جويند خلق را به ذكر و ستايشت دستور دادى و الا ذات پاكت از شكر و سپاس خلق بىنياز است و لطف و عطا و نعمت و احسانت بر بندگان البته بىعوض و بىغرض و بىمنت است) اى پروردگار چقدر انواع نعمت بىشمار و عطاى وافرت ميان ما بندگان منتشر است و توئى كه (بىتقاضا و بىاستحقاق ما) ما را به فضل و احسانت مخصوص گردانيدى