و مرا تا لحظهى معين (مرگ يا قيامت. مترجم)، در طغيانم سرگردان، و در گرداب نادانىام بىخبر مگذار، و چنانم مدار كه (بر اثر بديهايم) مايهى پند باشم براى كسى كه پند پذيرد، و نه عاقبت زشت و عبرت براى كسى كه عبرت گيرد، و نه فتنه (و مايهى امتحان) براى آن كس كه به من بنگرد. و با من در زمرهى آنان كه گرفتار مكرت شدهاند مكر مكن، و ديگرى را به جاى من انتخاب مفرما، و نامم را (از دفتر نيكبختان)، تغيير مده، (كه بهشتى، دوزخى گردد)، و جسمم را دستخوش تغير منما (كه به بيمارى و بلا، در دنيا، و به عذاب در آخرت، دگرگون شود). و مرا مستحق تمسخر خلق، و مورد استهزاء ذات مقدست مگردان و جز پيرو خوشنودىات مساز، و جز براى انتقام گرفتن از دشمنانت به زحمتم مينداز.