سپس (با اين همه عنايت)، او را (به امورى) فرمان دادى اما او فرمان نبرد، و نهى نمودى ولى وى خوددارى نكرد، و از معصيتت برحذر داشتى و او، از امر تو روگردان و نهيت را مرتكب شد، نه از سر دشمنى با تو، و نه از جهت گردنكشى در برابرت، بلكه هواى نفسش او را به آنچه تواش از آن راندى و ترساندى فراخواند، و دشمن تو و دشمن او، وى را بر اين كار، يارى كرد، تا در عين معرفت به وعيدت، و اميد به عفوت، و وثوق به گذشتت اقدام بر آن معصيت نمود، در صورتى كه او با آن همه الطاف كه دربارهاش داشتى، سزاوارترين بندگانت بود كه چنين نكند.