بدانكس قسم مىدهم مر ترا
كه خود برگزيديش از بين ما
تو بخشيديش بر جهان مهترى
تو او را گزيدى به پيغمبرى
سپردى بدو كارت اى كردگار
پسنديدى او را به انجام كار
تو گفتى كه از او اطاعت بجان
بود فرض بر تودهى بندگان
بفرمان او هر كه شد سرگران
نبردست فرمانت اى مهربان
تو گفتى كه هر كس ترا داشت دوست
همه جسم و جانش بفرمان اوست
بود دشمنش نيز خصم خدا
بدو نيك او هست يكسر ترا
بپوشان مرا جامهى آنچنان
كه بر توبهكاران بپوشى همان