پس همين كه تو- اى خداى مقدس و والاى من- ناراستى باطن او را ديدى و زشتى نيتى را كه در دل داشت ملاحظه كردى، او را با فرق سر در چالهاش درانداختى، و در پرتگاه حفرهاش سرنگون ساختى، و او پس از آن همه گردن فرازى، خوار و ذليل در بند دامى كه در نظر داشت مرا در آن ببيند گرفتار آمد، و اگر رحمت تو نبود نزديك بود آنچه بر سر او آمد بر سر من آيد.
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.