پس اى پروردگار من به من رحم كن و از من درگذر كه تو خداوندى و بزرگى و بىنيازى توئى صاحب فضل وجود عام. بر من رحمت فرست كه توئى تواب و بخشنده.
چون به لاتقنطوا دلير شدم
زين سبب طاغى و شرير شديم
رحم كن اى خداى عزوجل
بخش ما را به احمد مرسل
خداوندا به حق ذات پاكت
به حق عاشقان دردناكت
به حق مظهر اسم جميلت
به حق بندگان بى بديلت
به حق سالكان راه تحقيق
كه دادى تو برايشان عشق و توفيق
به حق مقتدايان شريعت
به حق رهنمايان حقيقت
به حق خون جانبازان كويت
مرا شو رهنما يارب به سويت
چنانم كن ز عشق خويشتن مست
كه نشناسم ز شوقت پاى از دست
اگر چه دامن آلوده دارم
وزين آلودگى بس شرمسارم
خطا از من عطا از توست زيبا
منم مملوك و مسكين و تو مولا
توئى معبود و مقصودم بزرگا
عطا بخشا خطا پوشا كريما
طبيب من به دردم چارهاى كن
به وصلت چاره بيچارهاى كن
نكردم طاعتى زيبندهى تو
چسان گويم كه هستم بندهى تو
ترحم كن بر اين مسكين ناچيز
كه دور افتاده از تقوى و پرهيز
به دام خويشتن هستم گرفتار
الها از كرم اين دام بردار
زبانى بخش تا شكر تو گويم
فروغى ده كه تا راه تو پويم
طوطى