بر آنم كه بر تو شكايت كنم
كه از سستى خود حكايت كنم
درنگم بسى مىكند نااميد
نرفتم به سويى كه دادى نويد
دريغا نكردم چرا خود شتاب
كه تا دور گردم ز رنج عقاب
ز اندوه آتش ز رنج جحيم
از آنها كه افزود بر خصم بيم
فزونى اندوه شد چون قفس
مرا فتنهى نفس بندد نفس
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.