فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 10 از دعای 52 ( بی‌نیازی از هر چیز با بندگی‌ خداوند )

إِلَهِي أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ الْوَاجِبِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ ، وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَمَرْتَ رَسُولَكَ أَنْ يُسَبِّحَكَ بِهِ ، وَ بِجَلَالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ ، الَّذِي لَا يَبْلَى وَ لَا يَتَغَيَّرُ ، وَ لَا يَحُولُ وَ لَا يَفْنَى ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ أَنْ تُغْنِيَنِي عَنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ بِعِبَادَتِكَ ، وَ أَنْ تُسَلِّيَ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا بِمَخَافَتِكَ ، وَ أَنْ تُثْنِيَنِي بِالْكَثِيرِ مِنْ كَرَامَتِكَ بِرَحْمَتِكَ .
اى خداى من از تو درخواست مى‌كنم به حقى كه تو را بر جميع خلائق واجب و لازم است و به آن اسم عظيم (و نام بزرگ كه رسولت را امر كردى بدان نام تو را تسبيح گويد و به حق جلال ذات بزرگوار كريمت كه آن عظمت و جلال هرگز دستخوش فرسودن و تغيير و تحول و فنا و زوال نخواهد شد از تو) به حق آن حق و آن اسم بزرگ و آن جلال ابدى سرمدى (درخواست مى‌كنم كه درود بر محمد و آل پاكش فرستى و مرا هم به عبادت (و طاعت) خود از هر چيز بى‌نياز گردانى (و لذت و ابتهاج مرا منحصر به ذكر و عبادت و معرفت و توجه و انس به حضرتت مقرر فرمائى) و هم از تو مى‌طلبم كه نفس (قدسى) مرا به واسطه خداترسى (و خضوع و خشوع به درگاهت) به كلى از توجه به دنيا منقطع سازى و روى دلم را به كرامت و عنايتت به جانب رحمت (نامنتهاى) خود گردانى‌

نام اعظم حق‌

عده‌اى از اهل دل و گروهى از اهل معرفت و جمعى از آنان كه باطنشان به نور عشق محبوب منوّر است، با تكيه بر قرآن مجيد و روايات عقيده دارند منظور از اسم اعظم حق «ربّ» است.

اگر به آيات قرآن مجيد، دقت كنيد، به اين معنا آگاه مى‌شويد كه تمام انبياى حق در هنگام برخورد با حوادث متوسّل به اسم «ربّ» شده و گره از كار بسته باز مى‌كردند:

آدم (عليه السلام) براى قبول توبه‌اش به درگاه حضرت حق عرضه داشت:

﴿رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾«1»

پروردگارا! ما بر خود ستم ورزيديم، و اگر ما را نيامرزى و به ما رحم نكنى مسلماً از زيانكاران خواهيم بود.

نوح براى نجات از بدكاران و قوم خطاكارش به حضرت حق عرضه داشت:

﴿رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا﴾«2»

پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار.

ابراهيم (عليه السلام) براى قبولى زحمتش نسبت به ساختن كعبه عرضه داشت:

﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾«3»

پروردگارا! [اين عمل را] از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى.

موسى (عليه السلام) براى رفع مشكلش به وقت فرار از مصر و قرار گرفتن در منطقه مَدْيَنْ عرضه داشت:

﴿رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ﴾«4»

پروردگارا! به آنچه از خير بر من نازل مى‌كنى، نيازمندم.

عيسى (عليه السلام) براى درخواست مائده از حضرت محبوب متوسّل به اين نام عظيم شد:

﴿رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ﴾«5»

اى پروردگار ما! براى ما از آسمان سفره‌اى پر از غذا نازل كن.

تمام انبياى و اوليا در دعاهاى خود به اين نام متوسّل مى‌شدند، و مشكل خود را از اين طريق حلّ نمودند؛ البته شرايط مربوط به دعا را هم رعايت مى‌كردند، كه رعايت نكردن شرايط دعا، زمينه استجابت را به بن‌بست مى‌كشاند.

در اين مناجات عاشقانه هم حضرت زين‌العابدين (عليه السلام) خداوند را به نام بزرگش قسم مى‌دهد.

تا نام جمال يار برديم‌

رنگ از رخ لاله‌زار برديم‌

برديم غمت به خلوت خاك‌

آرايش روزگار برديم‌

ز آيينه دل به سيل گريه‌

عالم عالم غبار برديم‌

تا كشته غمزه تو گرديم‌

صد شمع به هر مزار برديم‌

مرهم مرهم زديم چندان‌

كز داغ دل اعتبار برديم‌

تا شاهد عافيت گزيديم‌

ناموس ز هر كنار برديم‌

آزاده روى گذشت عرفى‌

صد دوش به زير بار برديم‌

(عرفى شيرازى)

توكل و ايمان به خدا

و در پايان دعا امام سجّاد (عليه السلام) بحث توكّل را مطرح كرده و مى‌فرمايد:

«عَلَيْكَ أَتَوَكَّلُ وَ عَلَى جُودِكَ وَ كَرَمِكَ أَتَّكِلُ»

و بر تو توكّل مى‌كنم، و بر جود و كرمت تكيه مى‌زنم.

آرى، اگر انسان به خدا ايمان بياورد و در گفتار خود ايمان و اسلام خود صادق باشد و بر كسى غير او تكيه نكند، از امواج و طوفان‌هاى سرسخت نمى‌هراسد، چرا كه ايمان واقعى از توكّل جدا نيست، اما بايد توجّه داشت كه: حقيقت توكّل واگذارى كار به ديگرى و انتخاب او به وكالت است و مفهوم آن اين نيست كه انسان دست از تلاش و كوشش بردارد و به انزوا بخزد و بگويد: تكيه گاه من خداست، بلكه مفهوم آن اين است كه: هرگاه نهايت تلاش و كوشش خود را به كار برد و نتوانست موانع و مشكلات را از سر راه خود كنار زند، وحشتى به خود راه ندهد، و با اتّكاى به لطف پروردگار و استمداد از ذات پاك و قدرت بى‌پايان او، ايستادگى به خرج دهد و به جهاد پى‌گير خود هم‌چنان ادامه دهد، حتى در جايى كه توانايى دارد نيز خود را بى‌نياز از لطف خداوند نداند، چرا كه هر قدرتى هست بالاخره از ناحيه اوست.

______________________________

(1)- اعراف (7): 23.

(2)- نوح (71): 26.

(3)- بقره (2): 127.

(4)- قصص (28): 24.

(5)- مائده (5): 114.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد علي مدرسی چهاردهی - ابراهیم سبزواری - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^