عدهاى از اهل دل و گروهى از اهل معرفت و جمعى از آنان كه باطنشان به نور عشق محبوب منوّر است، با تكيه بر قرآن مجيد و روايات عقيده دارند منظور از اسم اعظم حق «ربّ» است.
اگر به آيات قرآن مجيد، دقت كنيد، به اين معنا آگاه مىشويد كه تمام انبياى حق در هنگام برخورد با حوادث متوسّل به اسم «ربّ» شده و گره از كار بسته باز مىكردند:
آدم (عليه السلام) براى قبول توبهاش به درگاه حضرت حق عرضه داشت:
پروردگارا! ما بر خود ستم ورزيديم، و اگر ما را نيامرزى و به ما رحم نكنى مسلماً از زيانكاران خواهيم بود.
نوح براى نجات از بدكاران و قوم خطاكارش به حضرت حق عرضه داشت:
پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار.
ابراهيم (عليه السلام) براى قبولى زحمتش نسبت به ساختن كعبه عرضه داشت:
پروردگارا! [اين عمل را] از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى.
موسى (عليه السلام) براى رفع مشكلش به وقت فرار از مصر و قرار گرفتن در منطقه مَدْيَنْ عرضه داشت:
پروردگارا! به آنچه از خير بر من نازل مىكنى، نيازمندم.
عيسى (عليه السلام) براى درخواست مائده از حضرت محبوب متوسّل به اين نام عظيم شد:
اى پروردگار ما! براى ما از آسمان سفرهاى پر از غذا نازل كن.
تمام انبياى و اوليا در دعاهاى خود به اين نام متوسّل مىشدند، و مشكل خود را از اين طريق حلّ نمودند؛ البته شرايط مربوط به دعا را هم رعايت مىكردند، كه رعايت نكردن شرايط دعا، زمينه استجابت را به بنبست مىكشاند.
در اين مناجات عاشقانه هم حضرت زينالعابدين (عليه السلام) خداوند را به نام بزرگش قسم مىدهد.
تا نام جمال يار برديم
رنگ از رخ لالهزار برديم
برديم غمت به خلوت خاك
آرايش روزگار برديم
ز آيينه دل به سيل گريه
عالم عالم غبار برديم
تا كشته غمزه تو گرديم
صد شمع به هر مزار برديم
مرهم مرهم زديم چندان
كز داغ دل اعتبار برديم
تا شاهد عافيت گزيديم
ناموس ز هر كنار برديم
آزاده روى گذشت عرفى
صد دوش به زير بار برديم
و بر تو توكّل مىكنم، و بر جود و كرمت تكيه مىزنم.
آرى، اگر انسان به خدا ايمان بياورد و در گفتار خود ايمان و اسلام خود صادق باشد و بر كسى غير او تكيه نكند، از امواج و طوفانهاى سرسخت نمىهراسد، چرا كه ايمان واقعى از توكّل جدا نيست، اما بايد توجّه داشت كه: حقيقت توكّل واگذارى كار به ديگرى و انتخاب او به وكالت است و مفهوم آن اين نيست كه انسان دست از تلاش و كوشش بردارد و به انزوا بخزد و بگويد: تكيه گاه من خداست، بلكه مفهوم آن اين است كه: هرگاه نهايت تلاش و كوشش خود را به كار برد و نتوانست موانع و مشكلات را از سر راه خود كنار زند، وحشتى به خود راه ندهد، و با اتّكاى به لطف پروردگار و استمداد از ذات پاك و قدرت بىپايان او، ايستادگى به خرج دهد و به جهاد پىگير خود همچنان ادامه دهد، حتى در جايى كه توانايى دارد نيز خود را بىنياز از لطف خداوند نداند، چرا كه هر قدرتى هست بالاخره از ناحيه اوست.
______________________________