كه شب را در پناه و در سكوتش
به آرامش ز خوابى در نمودش
كه تا از خستگى روز در كار
برآسايند تا از خواب بيدار
و شب را پوشش از بهر مصاعب
در اين دنيا كه در رنج و متاعب
كند خوابى بدن آرامشى را
ز شب شد مايه آسايشى را
و لذتها و شهوتهاى دنيا
نهاد شب شده در آن هويدا
در اين زندان نشاط زندگانى
بر اين دنيا ز شب شد بايگانى
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.