الهى ما از آن موجود بىچيز
كه نفس ما ندارد ز آنچه پرهيز
دمى اين نفس را مگذار تنها
و بند بندگى از پاى مگشا
مكن بر ما مسلط ديو شهوت
مده بر جان ما از آن اسارت
مبخشى سيطره اين نفس امار
كه در عقبا به چنگالش گرفتار
در آن هنگام اين عفريت شهوت
شود آزاد نيرويش ز قدرت
سپس زنجير تقوا بگسلاند
عفاف و عصمت ما را دراند
گزيند باطل و از حق شود دور
و زشتى را نشاند جاى در نور
كه تنها ما به توفيق تو اميد
پناه ما دهى اى حى جاويد
و تنها رحمتت بر ما به تاثير
كه بر اين نفس اماره جلوگير
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.
ان تهدينى الى سبل مرضاتك، و تيسرلى اسباب طاعتك، و توفقنى لابتغاء الزلفه بموالاه اوليائك، و ادراك الحظوه من معاداه اعدائك، و تعيننى على اداء فروضك، و استعمال سنتك، و توفقنى على المحجة الموديه الى العتق من عذابك، و الفوز برحمتك يا ارحم الراحمين.
(الهى از تو مىخواهم كه مرا به راه خشنوديت رهنما باشى، و اسباب طاعت خود را برايم ميسر كنى، و براى نزديكى و قرب به تو با دوستى اوليائت و براى رسيدن به هدف دشمنى با دشمنانت توفيقم دهى، و مرا بر انجام واجبات و به كارگيرى سنت خودت ياريم فرمايى، و بر راهى كه به آزادى از عذاب و دستيابى به رحمتت مىانجامد ثابتقدم بدارى، به عنايت و رحمتت اى مهربانترين مهربانان.)