خداوندا! ما موجودى بيچاره و مستمند باشيم، هرگز ما را با نفس ما تنها مگذار و بند بندگى از دست و پاى ما مگشاى.
ديو شهوت و غضب را بر جان ما سلطنت و سيطرت مبخش و ما را به اسارت نفس مينداز.
فانها مختاره للباطل الا ما وفقت و اماره بالسوء الا ما رحمت.
در آن هنگام كه اين عفريت وحشتناك نيرو گيرد و آزاد گردد زنجير تقوى بگسلاند و پردهى عفاف و عصمت چاك زند.
باطل را بر حق برگزيند و زشتى را به جاى زيبائى بنشاند.
تنها توفيق توست كه تواند ما را پناه دهد و تنها رحمت توست كه نفس اماره را از حيله و جمله باز دارد.
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.
ان تهدينى الى سبل مرضاتك، و تيسرلى اسباب طاعتك، و توفقنى لابتغاء الزلفه بموالاه اوليائك، و ادراك الحظوه من معاداه اعدائك، و تعيننى على اداء فروضك، و استعمال سنتك، و توفقنى على المحجة الموديه الى العتق من عذابك، و الفوز برحمتك يا ارحم الراحمين.
(الهى از تو مىخواهم كه مرا به راه خشنوديت رهنما باشى، و اسباب طاعت خود را برايم ميسر كنى، و براى نزديكى و قرب به تو با دوستى اوليائت و براى رسيدن به هدف دشمنى با دشمنانت توفيقم دهى، و مرا بر انجام واجبات و به كارگيرى سنت خودت ياريم فرمايى، و بر راهى كه به آزادى از عذاب و دستيابى به رحمتت مىانجامد ثابتقدم بدارى، به عنايت و رحمتت اى مهربانترين مهربانان.)