*پدرجان ببین دارند با ما چه معامله ای میکنند؟!*
پیغمبر(ص) از دنیا رفت و عده ای جمع شدند و گفتند او 23 سال سفارش اهل بیت(ع) را کرده و به ما از طریق قرآن فهماند مزد رسالتش اقتدای به اهل بیت(ع) است که ما الان تکلیف واجب داریم که مزد رسالت را بدهیم اول کاری که کردند هیزم آوردند در خانه زهرا(س) مزد پیغمبر را بدهند.
زهرا(س) آمد پشت در گفتند در را باز کن گفت من و علی(ع) کاری با شما نداریم امیرالمومنین(ع) مشغول قرآن هستند من و علی و حسن و حسین و زینب داغدیده هستیم و داریم برای پیغمبر گریه می کنیم.
گفتند هیزم های دم در را بسوزانیم شعله آتش به در کشید و پایین در و بالای در را سوزاند؛ زهرا(س) پشت در بود؛ درب در حال افتادن بود و این پنجاه شصت نفر با هل دادن وارد خانه شدند که صدای ناله اش بین در و دیوار بلند شد؛ "ابتا هکذا یفعل "پاشو بیا ببین با ما دارند چه معامله ای می کنند.