در گرمای طاقت فرسای کوفه و در زمانی که تمام مردان و زنان در خانه استراحت می کردند، امیرالمومنین(ع) به تنهایی کوچه به کوچه می گشت؛ فردی یک مرتبه امیرالمومنین(ع) را می بیند و می گوید علی جان بخشی از شب را که نمی خوابی و عبادت می کنی، بعد از نماز صبح هم که در مسجد کوفه مشکلات مردم را حل می کنی، این وقت ظهر در این گرما کجا می روی؟! فرمود فردای قیامت مسئول هستم؛ در کوچه ها می گردم که نکند مظلومی مورد ظلم قرار گرفته باشد و نتواند پیش من بیاید یا بگوید الآن رییس جمهور خواب است و نمی شود پیش او رفت. من طاقت ظلمی که به او شده را ندارم؛ کوچه ها را می گردم که اگر مظلومی دنبال دادرس است، من را ببیند و بگوید علی من مظلوم واقع شدم تا رفع ظلم کنم.