فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

فرصت را غنیمت بدانیم

غنیمت شمردن فرصت ، بخصوص فرصت وقت و زمانى که در اختیار است و بقول معروف فرصت عمر ، سفارش حضرت حق ، و وصیت انبیا و امامان و اولیاى خداست ، در این فرصت است که مى توان سیئات را تبدیل به حسنات کرد ، و زیبایى را به جاى زشتى نشاند و نور را جانشین ظلمت نمود .

اگر فرصت از دست برود و کارى مثبت انجام نگیرد ، و پیک مرگ از جانب خدا برسد ، و چراغ عمر به لحظه ى خاموشى وصل شود ، جایى براى توبه باقى نیست و پشیمانى سود نخواهد داشت .


زمانى که طلحه در جنگ جمل در اثر تیر مروان بن حکم بر زمین افتاد و جان مى داد ، چنین گفت : بزرگى از بزرگان قریش را به بدبختى خود ندیدم . این پشیمانى سخت وقتى براى طلحه آمد که دیگر سودى نداشت و فرصت عمر از دست رفته بود و چراغ عمر در حال خاموشى بود ، او نخستین مردى بود که با امیرالمومنین (علیه السلام) بیعت کرده بود ، چون على (علیه السلام) با خواسته ى نامشروعش موافقت نکرد ، و تحریکات معاویه در او کارگر افتاد ، پیمان با آن حضرت را شکست و دنیا و آخرت خود را تاریک کرد .

زنِ نوح و لوط بر مخالفت با شوهران خود اصرار ورزیدند ، و این مخالفت را تا از دست دادن فرصت ادامه دادند تا هر دو با محکوم بودن به عذاب حق از دنیا رفتند .

آسیه همسر فرعون فرصت را غنیمت دانست و خواسته ى حق را بر خواسته ى شوهرش مقدم کرد ، و به این خاطر به خوشنودى خدا و نعمت ابد بهشت رسید .

خدیجه فرصت را غنیمت شمرد ، در راه پیامبر فداکارى کرد و به سعادت دنیا و آخرت رسید ، اقوامش به خاطر ازدواج او با پیامبر رفت و آمد با او را قطع کردند ، ولى او رابطه اش را با خدا محکمتر نمود و از این رهگذر به فوز عظیم رسید .

حر بن یزید فرصت اندک مانده را غنیمت دانست ، و از این گنج غنیمت منفعت ابدى نصیب خود کرد .

آرى ، هرکس فرصت را گرچه کم باشد غنیمت بداند ، نور الهى در قلبش بتابد و از او دستگیرى نماید .

آنجاست که باید گفت : « آن نور هدایت که در دل سالک سبیل حق برافروخته شده است اختیار همه ى حواس را به دست گرفته ، چنانکه گوش را از وارد شدن

هر صدا و سخنى جز نغمه ى الهى و سخن حق باز مى دارد ، ذائقه را از چشیدن طعم هرگونه حرامى ممنوع مى سازد ، چشم را از لمس کردن نمودهاى واقعیات هستى که مانند دست مالیدن کوران بر سطح اجسام است جلوگیرى مى نماید ، نگاه عارف ربانى در حقیقت پیش از آنکه با نور فیزیکى براى دیدن نمودهاى هستى ارتباط برقرار کند با نور هدایت درونى اشباع مى شود و به وسیله ى همان نور ، نخست شکوه و جلال هستى وابسته به هستى آفرین را مى بیند ، سپس با نور فیزیکى نمودهاى اجزاى هستى را .

سالک سبیل حق بر زندگى مى نگرد ، نه مانند سایر زندگان که رویدادهایى را لمس مى کنند ، و با هدف گیرى لذت جویى و خودخواهى ، آنها را براى خود تنظیم مى نمایند ، و در پایان کار هم به شدت پشیمان شده فریاد مى زنند : واى که چیزى ته بساط نماند ، و دیگر امیدى به خویش و بیگانه نیست !

صاحب نور هدایت با اِشراف به معناى حیات وابسته به هستى بزرگ که با آهنگى ربانى روانه ى هدف اعلاى خود مى باشد به حیات مى نگرد ، از قناعت به شناخت محدودى از ظاهر زندگى بیزار شده و به اعماق و اسرار حیات وارد مى شود ، و با آن بینایى که بدست آورده لحظات آن را سپرى مى نماید .

این بینایى است که او را به ذکر دایمى خداوندى وادار مى کند ، حتى مى توان گفت : لحظه اى در غفلت از خدا بسر نمى برد .

آیا یک انسان آگاه از اهمیت هستى خود ، مى تواند در غفلت از خویشتن بسر ببرد ؟ معناى غفلت از خویشتن از یک نظر مساوى کاهش و نقص شخصیت به همان اندازه ى غفلت مى باشد 

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عشق لله
همهٔ مردم را از خودت بهتر بدان
حقيقت ايمان
هجرت در روايات پيامبر و اهل بيت‏
حسنات اخلاقى در كلام حضرت حق
روايات و مسئله شوم اختلاف‏
اين هم نمونه‏اى ديگر از تهمت ناروا
عشق مالك اشتر
شخصیت بی‌نظیر حضرت ابوالفضل (ع)
حسن خلق ، قوى ترين جاذبه

بیشترین بازدید این مجموعه

رحمت حق نسبت به مؤمنان محروم از حج
سعي صفا و مروه
زنان شايسته از ديدگاه اسلام‏
برترى بعضى از پيامبران بر بعضى ديگر
زیارت امام حسین(ع)
ارزش زن
قرآن راه هدایت
حرف مردم را زود باور نکن
همهٔ مردم را از خودت بهتر بدان
خداوند محور همه امور

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^