بى ترديد در ميان امت آنان كه در حدّ سعه وجودى خويش به خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله عشق مى ورزند و برابر وسع و طاقت خود در عبادت و طاعت مى كوشند ، خدا و پيامبر هم به آنان محبّت مى ورزند و در دنيا و آخرت از لطف و رحمت بهره مندشان مى سازند ، روايت زير كه از روايات مهم و با ارزش است به اين حقيقت اشاره دارد : منصور دوانيقى از جدش عباس كه عموى پيامبر صلي الله عليه و آله است نقل مى كند :
من و رسول خدا كنار در ايستاده بوديم ، فاطمه زهرا عليه السلام در حالى كه حضرت امام حسين عليه السلام در آغوشش بود ، رسيد ، رسول خدا پيش رفت و حسين را گرفت و پرسيد فاطمه من چرا گريه مى كنى ؟
عرضه داشت : زنان به من زخم زبان مى زنند و سرزنشم مى كنند كه همسر تو فقير و تهيدست است ، پدرت پيامبر ، تو را به مسكين و فقير شوهر داده است !
حضرت فرمود : دخترم ! من تو را شوهر ندادم بلكه خدا عقد تو را با على در عرش بست و جبرئيل هم شاهد عقد بود .
خدا به جهان نگريست ، پدرت را به پيامبرى برگزيد و ديگر بار نگريست على را انتخاب كرد ، آنگاه به من وحى فرمود : تو را با على تزويج كنم و او را وصى خود گردانم ، او قلباً از همه مردم شجاع تر استو از همه بردبارتر است و از نظر آراسته بودن به اسلام از همه مقدم تر است و از تمام مردم سخى تر و از نظر اخلاق بهتر است .
فاطمه من ! قيامت لواى حمد و كليدهاى بهشت را به من مى سپارند و من در اختيار على قرار مى دهم ، آدم و همه فرزندانش زير آن لوايند سپس على را كنار حوض قرار مى دهم تا هر كه را از امت من مى داند آب دهد .
امام حسن و امام حسين عليهما السلام فرزندان تواند ، چون لواى حمد را به دست على دهم منادى فرياد مى كند ، جدت ابراهيم عالى است و بردارت على عالى است ، هنگامى كه من دست به شفاعت بزنم على هم در شفاعت به من كمك دهد ، اى فاطمه ! گريه مكن من با مردن از تو جدا مى شوم ، فاطمه محزون شد و گفت : شما را كجا مى بينم ؟ فرمود : زير لواى حمد در آنجا امت مرا شفاعت كن .
فاطمه مرا در صراط مى بينى كه جبرئيل باز جانب راست من و ميكائيل از جانب چپ من و اسرافيل پيش روى من و همه فرشتگان پشت سر من هستند و من فرياد مى زنم :
« يا رَبِّ أُمَّتِى أُمَّتى هَوِّنْ عَلَيْهِمْ الْحِسابَ ثُمَّ أنْظُرُ يَمِيْناً وشِمالاً إِلى أُمَّتِى وَكُلُّ نَبِىٍّ يَوْمَئِذٍ مُشْتَغِلٌ بِنَفْسِهِ يَقُول يا رَبِّ نَفْسِى نَفْسِى وأنا أَقُولُ : يا رَبِّ أُمَّتِى أُمَّتِى فَأَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُ بِى يَوْمَ القِيامَةِ مِنْ أُمَّتى أنْتِ وَعَلِىٍّ وَالْحَسَنِ والْحُسَيْنِ فَيَقُولُ الرَّبُّ : يا مُحَمَّدُ إِنَّ أُمَّتَكَ لَوْ أَتَوْنِى بِذُنُوبٍ كَأمْثالِ الْجِبالِ لَغَفَرْتُ لَهُمْ ما لَمْ يُشْرِكُوا بِى شَيئاً يُوالُوا لِى عَدُّوَّاً ».
پروردگارا ! امتم ، امتم ، حساب را بر آنان آسان كن ، سپس از راست و چپ به امتم مى نگرم . در آن روز هر پيامبرى سرگرم وضع خود است ، مى گويد : پروردگارا ! خودم ، خودم ، و من مى گويم : پروردگارا امتم ، امتم . اول كسى كه از امتم در قيامت به من مى پيوندد تو و على و حسن و حسين هستيد ، پس خداوند مى گويد : اى محمد ! اگر امتت گناهانى چون كوه ها بياورند هر آيينه آنان را مورد آمرزش قرار مى دهم در صورتى كه به من شرك نورزيده باشند و با دشمنانم دوستى نكرده باشند .
منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان