فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

براى يك قلم مورد مؤاخذه‏ام

عارف بزرگوار ، مرحوم حاج شيخ محمود ياسرى كه بارها براى استفاده معنوى به محضر او مشرف شدم ، مى فرمودند : در محل ما مردى زندگى مى كرد كه به حسنات اخلاقى آراسته بود و داراى يك زندگى سالم و با نشاط بود ، تنها چيزى كه او را رنج مى داد نداشتن اولاد بود  سال ها به پيشگاه مقدس حضرت حق ناله كرد تا خداوند مهربان پسرى به او عنايت كرد . از اين نعمت بسيار دلشاد شد ، هفت بهار از عمر طفل گذشت ، او را به مدرسه فرستاد ، تا سال چهارم دبستان را طى كرد .
اين پسر براى خانواده هم چون چراغ روشنى بود كه پدر و مادر در كنارش فوق العاده در خوشحالى بودند ، ولى دست تقدير آن طفل را به آستانه مريضى كشيد . اطباى زمان از علاجش عاجز شدند . كودك در سن بين يازده و دوازده از دنيا رفت و او را در ابن بابويه نزديك مرقد شيخ صدوق دفن كردند . پدر بر اثر شدت علاقه به فرزند ، يكى از قاريان قرآن را براى قرآن خواندن جهت شادى روح طفل اجير كرد . پدر هر روز كنار مرقد فرزند مى رفت ، ساعتى را بر سر خاك طفل مى گريست سپس برمى گشت . يك روز وقتى به سر قبر فرزند رفت قارى قرآن به او گفت : شب گذشته فرزندت را به خواب ديدم ، گفت : به پدرم بگو : در مدرسه يك خودنويس از يكى از بچه ها گرفتم ، نه آن را به او دادم و نه پولش را و اكنون به خاطر آن قلم مورد مؤاخذه ام ، مرا نجات بده . پدر از شنيدن اين خواب فوق العاده ناراحت شد به سرعت به تهران آمد و به مدرسه كودك رفت و از مدير مدرسه تقاضا كرد طفلى را كه با فرزندش دوست بوده و خودنويس به كودكش داده معرفى كند ، طفل معرفى شد ، پدر صاحب قلم را خواستند و از حق آن قلم ، كودك خويش را پاك كرد ، تا در آخرت از مؤاخذه راحت شود ! !
آرى ، طبق فرهنگ با كمال اسلام حق الناس ارتباطى به ايام تكليف ندارد ، بلكه از هر زمان انسان دست به مال مردم ببرد ، حق مردم بر عهده اش تعلق مى گيرد ، اگر در ايام كودكى ولىّ آدمى مال مردم را به مردم برگرداند انسان از حق مردم پاك مى شود و اگر خود آدمى در همان ايام يا ولىّ انسان اقدام به برگرداندن حق نكرد ، وقتى انسان به تكليف رسيد واجب است دينى كه بر عهده اش آمده ادا كند ، اسلام هيچ گونه رضايت به بودن مال مردم نزد انسان ندارد ، چه نيكوست مسلمان از ابتدا تا آخر عمر خود را گرفتار حق الناس نكند.


منبع : برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مزد كارگر
ثعلبة بن حاطب‏
اهل ذكر
حكايت‏ شخصى از اهل شام
اهالی قرآن!
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت
دنيا و اهل آن رادشمن دار
داستانى شگفت از صدقه‏
اخلاق الهى‏
سخط الهى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

يوسف زيباتر بود يا تو ؟
صاحب دل
عيش خوشتر
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حضرت عيسى عليه السلام و گناهكار
داستانى شگفت از صدقه‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
تعليم عمل براى رسيدن به بهشت‏
حکایتی از حقيقت قناعت
قضاوت امام على عليه السلام‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^