فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

صاحب دل

او صاحب خانه را خواست هم چنين در آن تفسير آمده است :يكى از اولياى خدا براى انجام فريضه حج عازم سفر شد طفل ده يا دوازده ساله اش گفت : كجا مى روى ؟ گفت : بيت اللّه ، طفل در عالم كودكى تصوّر كرد هركس بيت را ببيند صاحب آن را نيز خواهد ديد ، روى شوق و عشق به پدر گفت : چرا مرا با خود نمى برى ؟پدر گفت : زمان حجِّ تو نرسيده است . طفل به شدت گريست و با اصرار از پدر خواست تا او را همراه خود ببرد .سرانجام پدر پذيرفت و او را با خود همراه كرد . چون به ميقات رسيدند مُحْرم شدند و سپس به سوى كعبه حركت كردند ، هنگام ورود به مسجد الحرام طفل ، ناله جانسوزى كرد و جان داد ، پدر به سوگ او نشست و فرياد مى زد : آه كودكم كجا رفت ، ناگهان از گوشه خانه خدا ندايى شنيد كه گفت : تو خانه خواستى خانه را يافتى او صاحب خانه خواست صاحب خانه را يافت .

 


منبع : برگرفته از كتاب داستانهاي عبرت آموز استاد حسين انصاريان
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

داستانى درباره گرگ گرسنه
نامم را معطر كردى، معطرت كردم‏
سگى که غذاى سلطان را برد!
حکایتی از حقيقت قناعت
تعليم عمل براى رسيدن به بهشت‏
حضرت عيسى عليه السلام و گناهكار
عيش خوشتر
صاحب دل
يوسف زيباتر بود يا تو ؟
مزد كارگر

بیشترین بازدید این مجموعه

دنيا و اهل آن رادشمن دار
اى شيعه آل محمد تقوا !
حكايت‏ شخصى از اهل شام
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حکایتی از آرزوى بيجای شیر فروش‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
سخط الهى‏
زكات بدن‏
اولين خانه مبارك‏
حکایتی از حقيقت قناعت

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^