استزيد بن اُسامة بن زيد به وقت مشاهده آثار مرگ به سختى گريست. حضرت سجّاد در حالى كه ناظر وضع او بود، سبب گريه و ناله او را پرسيد. عرضه داشت: پانزده هزار درهم بدهكارم، آنچه از من مى ماند خلإ قرضم را پُر نمى كند. حضرت فرمود: تمام ديونت بر عهده من است، از گريه خوددارى كن كه هم اكنون به هيچ كس بدهكار نيستى. آنگاه به اداى دَين زيد اقدام كرد و او را از سختى حقّ النّاس نجات داد.
منبع : برگرفته از کتاب دیار عاشقان استاد حسین انصاریان