پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) در كلامى حكيمانه دين را چنين معرفى نموده است :عَنِ النَّبِىّ (صلى الله عليه وآله وسلم) أنَّهُ قَالَ : أَلاَ اِنَّ مَثَلَ هَذَا الدّينِ كَمَثَلِ شَجَرَة نَابِتَة ثابِتَة ، الاِيمَانُ اَصْلُهَا ، وَالزَّكَاةُ فَرْعُهَا ، وَالصَّلاَةُ مَاءُهَا ، وَالصِّيَامُ عُرُوقُهَا ، وَحُسْنُ الخُلْقِ وَرَقُهَا ، وَالاِخَاءُ فِى الدِّينِ لِقَاحُهَا ، وَالحَياءُ لِحَاؤُهَا ، وَالكَفُّ عَن مَحَارِمِ اللهِ ثَمَرَتُهَا ; فَكَما لاَ تَكمُلُ الشَّجَرَةُ اِلاّ بِثَمَرَة طَيِّبَة، كَذَلِكَ لاَ يَكمُلُ الاِيمَانُ إِلاَّ بِالكَفِّ عَن مَحَارِمِ اللهِ.آگاه باشيد وصف اين دين مانند وصف درخت روييده ثابت و پابرجاست ، ريشه اش ايمان ، شاخه اش زكات ، آبش نماز ، رگ هايش روزه ، برگ هايش حسن خلق ، عامل ثمردهى اش برادر بودن مسلمانان بر پايه ى دين ، جلد و پوستش حيا ، و ميوه اش خوددارى از حرام هاى خداست ; پس همانگونه كه درخت جز با ميوه ى پاكيزه كامل نمى شود ، هم چنين ايمان جز با خوددارى از حرام هاى خدا كامل نمى گردد .شاخه ى وجود انسان هنگامى كه از راه تفكّر و معرفت و مطالعه و بصيرت و نشست و برخاست با علماى ربّانى و اراده و اختيار و عشق و علاقه با دين خدا ـ كه همان اسلام قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) است ـ پيوند بخورد ، اين هشت حقيقتى كه در كلام پيامبر آمده است از انسان ظهور مى كند .به عبارت ديگر وقتى افق وجود انسان در برابر خورشيد دين قرار گيرد اين هشت نور از اين افق طلوع مى كند ، و انسان منبعى از خيرات و بركات براى خود و ديگران مى شود .
برگرته از کتاب زیباییهای اخلاق