فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آینه‏ی آب‏ از عباس مشفق کاشانی

 

شعله ور آمد ز دود آه ابوالفضل 

آینه ی آب در نگاه ابوالفضل  

 

از جگر آب مشک ریخت بر خاک 

موج عطش خیمه زد ز آه ابوالفضل  

 

تا برد آب در حریم پیمبر 

لشکر بیداد بست راه ابوالفضل  

 

هست یقین روز حشر پیش خداوند 

دست و سر و چشم و تن گواه ابوالفضل  

 

کیست جز از ذات کردگار به محشر 

تا شود از عدل، دادخواه ابوالفضل  

 

هر سحر از درد و داغ لاله ی، خورشید 

روی به خون شسته در پگاه ابوالفضل  

 

می شنوم از نوای نای حسینی 

نغمه الا، ز لا اله ابوالفضل  

 


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خاک مشکبار
این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست از محمد حسین ...
روايت عطش از سودابه مهيجي
اشک گل کرد از علی انسانی
لب باز‌کن که زخم مکرّر رسیده‌ است از محسن حسن ...
خون ریخته شده‏ی خدا از علی خیری
ماه سرخ حسین(علیه السلام) ازغلامرضا عبداللهی
بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان ...
تقی رزاقی قمی‏ علم افرازی‏
اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت از ملا محمد تقی ...

بیشترین بازدید این مجموعه

رجعت سرخ
بند ششم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
بند دهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
شهاب یزدی‏ نماز عشق‏
کج شد ره مکه به سوی کرببلا از نصرت الله جمالی
بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (3)
همه مجنون رخ ليلايند از احمدطاوسيان
از مکه خبر آمده داغ است خبرها از حسن بیاتانی
گر جگر خشک شود، خشکی لب ها حتمی ست از سعید توفیق
غزل غزل بنویسم حدیث رویایی از هاشم طوسی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^