تهران - استاد حسين انصاريان گفت: انقلاب ايران با پشتوانه اسلام پيروز شد و وقتي كه يك فضاي آزادي براي مردم و جوانان به پشتوانه دين پيدا شد و شكوفاييهاي علمي، سياسي و فكري در ايران اتفاق افتاد، دشمنان ما در دشمني خود مصممتر شدند.
به گزارش روز شنبه ايرنا، استاد حسين انصاريان افزود: رقيق كردن اعتقادات اسلامي مردم، يكي از سياستهاي فرهنگي نظام سلطه براي آسيب رساندن به نظام جمهوري اسلامي است. سرمايهگذاري دشمن بر روي اين مساله دلايل دروني و بيروني دارد كه براي مقابله با اين حربه دشمن بايد مورد توجه و آسيبشناسي قرار گيرند.
پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمي خامنهاي، گفتوگويي را در اين باره با استاد حسين انصاريان ترتيب داده است كه متن كامل آن به شرح ذيل است:
'- همانگونه كه رهبر معظم انقلاب چندين بار تأكيد كردهاند، يكي از سياستهاي جدي دشمن در برخورد با نظام اسلامي، رقيق كردن و كمرنگ كردن اعتقادات ديني مردم است. بفرماييد دشمن به چه دليلي سراغ اين حربه رفته و بهترين روش مقابله با آن چيست؟
اگر ما به آيات قرآن مراجعه كنيم، درمييابيم كه از زمان پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله همواره سه دشمن در مقابل اعتقادات مردم ايستادگي كردهاند. برنامهشان هم اين بوده كه پيوند مردم و نسل جوان را با توحيد، نبوت، امامت و ولايت قطع كنند. دشمن كاملاً به اين حقيقت آشنا بوده كه اسلام با آن دسته از پيروانش كه به اسلام اعتقاد راسخ دارند، قدرتي است كه اين سه فرهنگ را به نابودي ميكشاند؛ يكي فرهنگ شرك و يكي فرهنگ تحريفشده يهوديت و يكي هم مسيحيت تحريفشده. قرآن مجيد كراراً به مسلمانان هشدار ميدهد كه دشمن ميخواهد دين شما را بگيرد و تا شما را بيدين نكند، راضي نميشود: «وَ لَن تَرضي عَنكَ اليَهودُ وَ لا النَّصاري حَتّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم»1 از زمان پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله تا حالا اين درگيري ادامه داشته و امروز هم ادامه دارد.
انقلاب ايران با پشتوانه اسلام پيروز شد و وقتي كه يك فضاي آزادي براي مردم و جوانان به پشتوانه دين پيدا شد و شكوفاييهاي علمي، سياسي و فكري در ايران اتفاق افتاد، دشمنان ما در دشمني خود مصممتر شدند. در واقع كشورهايي مثل آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان در انرژي، در اسلحهسازي، در علم ژنتيك و علوم پايه هميشه حرف اول را ميزدند، اما الان ما به پشتوانه دين به جايي رسيدهايم كه در مقابل اين كشورها حرفهاي جدي براي گفتن داريم.
از طرف ديگر ايران به سبب يك موجي بيدار شده است كه همين موج بيداري وقتي در خاورميانه قوت بگيرد، كفر و شرك و نفاق و يهوديت در لباس صهيونيسم و مسيحيت تحريفشده كه غلام حلقه به گوش صهيونيسم است ديگر نميتوانند سفره خود را پهن كنند. ديگر نميتوانند استعمار كهنه و نو داشته باشند و ديگر امكان غارت ثروت و فرهنگ مردم بيدارشده را ندارند. لذا شياطين نفاق و شرك با اينكه موفقيت كامل هم در اين زمينه پيدا نميكنند، ولي خيال ميكنند كه اگر اسلام را از مسلمانان بگيرند، مسلمانان به همان دورانهاي قبل برميگردند كه بردگان آنان بودند و البته اين فكر شياطين فكر ريشهداري نيست.
راهكار جلوگيري از هجوم سنگين دشمنان اين است كه ما در كشورمان به تعداد روحانيان واجد شرايط و جاذبهدار و باتقوا اضافه كنيم. يعني اگر ما بتوانيم براي محرابها و منبرهامان هر چه سريعتر افراد اهل خدا، باتقوا و پرجاذبه را تربيت كنيم، اينها ميتوانند با هنرمندي و محبت، كساني را كه اعتقادشان رقيق شده است، به اسلام بازگردانند.
- به غير از بحث اضافه كردن روحاني، در ديگر بخشها چه كارهاي ديگري ميتوان انجام داد؟
اگر هرچه سريعتر عوامل ايجاد هيجانات شهوات و غرايز جنسي را كم كنيم، ضربهپذيري جوانان هم كم خواهد شد. البته يكي از عواملي كه در اين سي سال، بالاي چند هزار نامه در مورد آن براي من نوشتهاند و دين جوانان را رقيق ميكند، بدحجابي است. بدحجابي ميدانهاي وسيعي را در فساد ايجاد ميكند.
- به بحث منبرها و محرابها اشاره كرديد. طبيعتاً دشمن هم در مقابلش ابزارهاي جذابتري را به كار گرفته است كه رسانهها از آن جملهاند. آيا با گسترش اينچنيني ارتباطات هنوز جايي براي محراب و منبر ميماند؟
بله، همين نسلي كه متدين باقي مانده است و همين جواناني كه ماه رمضان، شبهاي احيا، اعتكافها و دهه عاشورا را سر پا نگهداشتهاند، به پشتوانه منبر روحانيان هنرمند و عالم بوده و اين كار ادامه هم خواهد يافت. يعني منبرها و محراب مردم را در مقابل فساد و گناه ضد ضربه ميكند. اين تجربه چهلساله من است. جوانهاي زيادي پاي منبرها توبه كردهاند.
اينگونه نيست كه حجت خدا بر نسل ما تمام نباشد. با بودن ماهوارهها و سايتها و حتي با بودن برخي فيلمها و سريالهاي داخل كشور كه چهبسا فيلمها و سريالهاي درستي نيست و بستر گناه را فراهم ميكند، اين نسل توانسته خودش را حفظ كند. نبايد به خاطر وجود اين همه ابزار در دست دشمن نااميد بود، زيرا قرار نيست همه نابود شوند.
به نظرم ايران يك ميليون روحاني واجد شرايط، يعني عالم هنرمند بامحبت و هزينهكننده خودش براي مردم كم دارد. در تمام شهرهايي كه روحاني باسواد و متخلق به اخلاق در هر محرابي هست، مسجدها پر است. اين دليل بر اين است كه روحانياني كه در نبود انبياء و ائمه كار آنها را انجام ميدهند، در صورتي كه واجد شرايط باشند، خوب ميتوانند مردم را حفظ كنند. مگر فساد بنياميه و بنيعباس كم بود؟ پس چرا همه شيعيان در فساد نيفتادند؟ زيرا ائمه با علم و هنر و محبت توانستند شيعه را حفظ كنند.
- يكي از بحثهاي جدي و دغدغههاي مهم رهبري از ابتداي دوران رهبري و حتي پيش از آن، مسئله انس با قرآن بوده است. چرا ما هنوز نتوانستهايم به نحو شايستهاي با قرآن انس و ارتباط خوبي برقرار كنيم؟
اين مسئله بازميگردد به همان خلأيي كه گفتم. يعني يك عالم هنرمند اهل محبت ميتواند با انتقال مفاهيم قرآن كه تمامش زيبايي و علم است، نسلي را عاشق قرآن كند. در واقع اگر كسي قرآن را بفهمد، در حقيقت زيبايي كامل را لمس كرده و مزه علم را چشيده است. مردم با قرائتِ تنها جذب نميشوند. در واقع خيلي از مردم فقط با لغت دين و خدا آشنا هستند. نماز ميخوانند، اما نمازشان «تنهي عن الفحشا و المنكر» نيست.
لذا بايد ضمن شناساندن دين به مردم، فساد را هم بايد به آنها شناساند. بايد به مردم گفت دين همان گوهري است كه سبب آبادي دنيا و آخرت است و ماهوارهها و سايتها و روابط نامشروع درصدد غارت آن هستند ولذا مواظب باشيد. اين فهميدن حقايق قرآن است كه مردم را ضد ضربه ميكند و كسي بايد اين حقايق را به مردم ياد بدهد كه يك شخص تحصيلكرده بيچشمداشت باشد تا مردم پايبند شوند.
- در اين دو سؤال متوجه شدم كه شما بيشتر روي دو مطلب تأكيد داشتيد؛ محراب جذاب و منبر جذاب. منبر خوب چه ويژگيهايي دارد؟
محراب يك اصلي است كه متعلق به اسلام است. منبر نيز اصلي است كه متعلق به انبياي الهي است. اگر محراب مثل يك مغازه است كه بتواند متاع دين را به مردم عرضه كند، ما فعلاً از نوع خوب اين مغازه را كم داريم.
براي منبر خوب هم مراجعه به مصادر اصلي شيعه بسيار كارگشا است؛ مثل نوشتههاي شيخ طوسي و كليني و نوشتههاي شيخ حر عاملي، يك دور ديدن بحارالانوار علامه مجلسي. همچنين انس گرفتن با كتابهاي فيض كاشاني و تفاسير مجمعالبيان و نمونه و الميزان. اينها را پيشنهاد ميدهم و راهكار هم ارائه ميكنم كه چگونه مطالبي را انتخاب كنيد كه به درد امروز مردم بخورد و جداي از زندگي و باطن آنان نباشد.
- اگر شما بخواهيد فضاي ديني و اعتقادي كشور را آسيبشناسي كنيد، به عنوان كسي كه با افراد زيادي در ارتباط هستيد و تجربه زيادي در امر تبليغ دين داريد، اين آسيبها را در چه ميبينيد؟
آسيبها را اغلب از زبان مردم و در اين صدوبيست شهري كه براي منبر رفتهام، شنيدهام. مطالب متنوعي هم در اين عرصه شنيدهام، ولي بايد به اين نكته اشاره كنم كه علت اصلي آسيبهاي موجود در فضاي ديني و اعتقادي كشور را عملكردها ميدانم. بعضي از اهل لباس ما عملكردشان خوب نبوده و مردم را دينگريز كرده است. بعضي از كتوشلواريها هم كه به نام دين جلو آمدند و مصدر بعضي امور شدند و بعد مردم ديدند كه هماهنگ با دين نيستند، باعث دينگريزي شدند. البته مردم هم خطا كردند. در واقع به جاي اينكه از بدعملكنندگان بگريزند، اين گريز را طرف دين خدا بردند. اين اشتباه جامعه است كه به جاي گريز از افرادي كه عملكرد بدي داشتند، دينگريز شدند. لذا بايد مردم را از طريق رسانهها بيدار كرد كه دين خدا در اين وسط تقصيري ندارد.
پينوشت:
1. سوره بقره، آيه 120: (يهود و نصاري هرگز ار تو راضي نميشوند تا آنكه از آيينشان پيروي كني)'
منبع : ایرنا