فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

خشم و غضب

غضب عبارت است از: حالت نفسانیّه‌ای كه باعث حركت روح حیوانى و از داخل به جانب خارج از براى غلبه و انتقام مى شود و هرگاه شدت نمود باعث حركت شدیدى مى شود كه از آن حركت، حرارتى مفرط حاصل، و از آن حرارت دود تیره اى بر مى خیزد و دماغ و رگها را چنان پر مى سازد كه نور عقل را مى پوشاند، و اثر قوه عاقله را ضعیف مى كند. و به این جهت است كه در صاحب غضب، موعظه و نصیحت اثر چندانی نمى بخشد. بلكه پند و موعظه، درشتى و شدّت را زیاد مى كند. و حركت قوّه غضبیه به این جهت امرى است كه هنوز واقع نشده است بلكه محتمل الوقوع است. و به جوش آمدن شعله غضب، به جهت دفع آن است، یا به سبب امرى است كه واقع شده، و حركت آن به جهت انتقام است. پس اگر انتقام ممكن باشد و قدرت بر آن داشته باشد، چون غضب به حركت آمد خون از باطن به ظاهر میل مى كند و رنگ آدمى سرخ مى شود. و اگر انتقام ممكن نباشد و از آن مأیوس باشد خون میل به باطن مى كند و به آن جهت رنگ آدمى زرد مى شود. و اگر غضب بر كسى باشد كه نداند خواهد توانست انتقام از او بكشد یا نه، گاهى خون میل به باطن و گاهى میل به ظاهر مى كند، و به این جهت رنگ آدمى گاهى سرخ و گاهى زرد مى شود. و مخفى نماند كه: مردمان در قوه غضبیه بر سه قسم اند: بعضى در طرف افراط هستند، كه در وقت غضب فكر و هوشى از براى ایشان باقى نمى ماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون مى روند. و طایفه اى در طرف تفریطند، كه مطلقا قوه غضبیه ندارند. و در جائى كه عقلا و یا شرعا غضب لازم است مطلقا از جا بر نمى آیند. و گروهى بر جاده اعتدال مستقیم اند، كه غضب ایشان به موقع، و غلظت ایشان به جاست. و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمى كنند. و شكى نیست كه حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است. بلكه آن فی الحقیقه غضب نیست، بلكه شجاعت و قوّت نفس است. و طرف تفریط آن نیز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبیح، و نتیجه جبن و خوارى است. و بسا باشد كه از غضب بدتر بوده باشد، زیرا كه كسى را كه هیچ قوه غضبیه نباشد بى غیرت و خالى از حمیّت است.
و از این جهت گفته اند: «كسى كه در موضع غضب به غضب نیاید عاقل نیست». و از حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - مروى است كه: «حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - از براى دنیا هرگز به غضب نمى آمد. اما هرگاه از براى حق، غضبناك مى شد احدى را نمى شناخت، و غضب او تسكین نمى یافت تا یارى حق را نمى كرد». و از آنچه گفتیم معلوم شد كه: غضب مذموم، آن است كه: در حد افراط باشد، زیرا كه: اعتدال آن، ممدوح است. و تفریط آن غضب نیست، اگر چه از صفات ذمیمه است.
غضب مفرط و مفاسد آن
بدان كه غضب مفرط، از مهلكات عظیمه و آفات جسمیه است. و بسا باشد كه: به امرى مؤدّى شود كه باعث هلاك ابد و شقاوت سرمد گردد، چون قتل نفس، یا قطع عضو.
و از این جهت است كه گفته اند: «غضب جنونى است كه دفعى عارض مى گردد». و بسا باشد كه: شدت غضب، موجب مرگ مفاجات گردد.
و بعضى از حكما گفته اند كه: «كشتى كه به گرداب افتاده باشد و موجهاى عظیم آن را فرو گرفته باشد و بادهاى شدید آن را به هر طرف افكند به خلاص و نجات نزدیكتر است از كسى كه شعله غضبش به التهاب آمده باشد».
و در اخبار و آثار، مذمت شدید در خصوص غضب وارد شده است. حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله - فرمودند كه: «غضب ایمان را فاسد مى گرداند چنانكه سركه عسل را فاسد مى كند». و از حضرت امام محمد باقر - علیه السلام - مروى است كه: «این غضب آتش پاره اى است از شیطان، كه در باطن فرزند آدم است. و چون كسى از شما غضبناك گردید چشمهاى او سرخ مى گردد و باد به رگهاى او مى افتد و شیطان داخل او مى شود». و از حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - مروى است كه: «غضب، كلید هر بدى و شرّى است». و باز از آن حضرت مروى است كه: «غضب، دل مرد دانا را هلاك مى كند». و نیز آن حضرت فرموده است كه: «كسى كه قوه غضبیّه خود را مالك نباشد عقل خود را نیز مالك نیست». و مخفى نماند كه: علاوه بر اینكه خود غضب از مهلكات عظیمه و از صفات خبیثه است، لوازم و آثارى چند نیز بر آن مترتّب مى شود كه همه آنها مهلك و قبیح است، مانند: فحش و دشنام و اظهار بدى مسلمین و شماتت ایشان و سرّ ایشان را فاش كردن و پرده ایشان را دریدن و سخریه و استهزاء به ایشان كردن و غیر این ها از امورى كه از عقلا صادر نمى گردد.
و از جمله لوازم غضب آن است كه: البته بعد از تسكین «نایره» آن، آدمى پشیمان و افسرده خاطر مى گردد. و غضبناك و غمناك و شكسته دل مى شود. و باعث دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، و شادى ایشان و سخریه و استهزاى اراذل و اوباش، و تألم دل و تغیّر مزاج، و بیمارى تن مى گردد. و عجب این است كه: بعضى چنان توهّم مى كنند كه: شدت غضب از مردانگى است، با وجود اینكه افعالى كه از غضبناك سر مى زند افعال اطفال و دیوانگان است نه كردار عقلا و مردان. همچنان كه مشاهده مى شود كسى كه: شدت غضب بر او مستولى شد حركات قبیحه و افعال ناشایسته، از: دشنام و هرزه گوئى و سخنهاى ركیك از او سر مى زند. و بسا باشد كه: دشنام به ماه و خورشید و ابر و باد و باران و درخت و جماد و حیوان مى دهد. و مى رسد به جائى كه كاسه و كوزه خود را مى شكند و با حیوانات و جمادات به سخن درمى آید. و چون دست او از همه جا كوتاه شود جامه خود را مى درد و بر سر و صورت خود مى زند و خود و پدر و مادر خود را دشنام مى دهد. و گاهى چون مستان و مدهوشان به هر طرف دویدن مى گیرد. و بسا باشد كه بیهوش مى شود و به زمین مى افتد. آرى:
خشم و شهوت مرد را كور كند از استقامت و روح را مبدل كند و چگونه امثال این افعال مذموم نشانه مردى و شیردلى است و حال اینكه پیغمبر خدا - صلّى اللّه علیه و آله و سلم - فرمودند كه: «شجاع، كسى است كه: در حالت غضب خود را تواند نگاه داشت».
معالجه غضب
چون مفاسد غضب را دانستى بدان كه علاج آن موقوف است بر چند چیز:
اول آنكه: سعى كند در ازاله اسبابى كه باعث هیجان غضب مى شود، مثل: فخر و كبر و عجب و غرور و لجاج و مراء و استهزاء و حرص و دشمنى و حب جاه و مال و امثال این ها، كه همه آنها اخلاق ردیّه و صفات مهلكه هستند، و خلاصى از غضب با وجود آنها ممكن نیست. پس باید ابتدا ازاله آنها را كرد تا ازاله غضب سهل و آسان باشد.
دوم آنكه: ملاحظه اخبار و آثارى كند كه در مذمت غضب رسیده چنانچه شمه اى از آنها گذشت.
سوم آنكه: متذكر اخبار و احادیثى گردد كه در مدح و ثواب نگاهداشتن خود از غضب وارد شده است، و فوائد آن را به نظر درآورد.
همچنان كه از حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - مروى است كه: «هر كه غضب خود را از مردم باز دارد، خداوند - تبارك و تعالى - نیز در روز قیامت عذاب خود را از او باز مى دارد». و از حضرت امام محمد باقر - علیه السّلام - مروى است كه: «در تورات نوشته شده است كه: از جمله چیزهائى كه خدا به موسى - علیه السّلام - فرمود این بود كه: نگاهدار غضب خود را از كسى كه من تو را صاحب اختیار او كرده ام، تا من نیز غضب خود را از تو نگاه دارم». و حضرت صادق - علیه السلام - فرمودند كه: «خدا وحى فرستاد به بعضى از پیغمبران خود كه: اى فرزند آدم در وقتى كه غضبناك گردى مرا یاد كن تا من هم تو را یاد كنم و در وقت غضبم و تو را هلاك نسازم». و باز از آن حضرت - علیه السّلام - مروى است كه: «مردى از اهل بادیه به خدمت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - آمد و عرض كرد كه: من مردى هستم «بادیه نشین»، مرا كلمه اى یاد ده كه جامع خیر دنیا و آخرت باشد. آن حضرت فرمودند كه: هرگز غضب مكن. و سه مرتبه آن اعرابى عرض خود را اعاده كرد حضرت همین جواب را فرمود». و نیز از آن بزرگوار روایت شده كه: «هر كه غضب خود را باز دارد از كسى، خدا عیوب او را مى پوشاند». و اخبار در این خصوص بى حد و نهایت است. چهارم آنكه: ملاحظه فواید ضد غضب را كه حلم باشد بكند، و مدحى را كه در این خصوص وارد شده است. - همچنان كه مذكور خواهد شد - ببیند، پس خود را خواهى نخواهى بر آن بدارد و حلم و بردبارى را بر خود ببندد و غضب و خشم را بر خود ظاهر نسازد، اگر چه در دل خشمناك باشد. و اگر كسى مدتى چنین كند به تدریج عادت مى شود و حسن خلق از براى او حاصل مى شود.
پنجم آنكه: هر قول و فعلى كه از او سر مى زند ابتدا در آن فكر كند و خود را از صدور آثار غضب محافظت نماید.
ششم آنكه: اجتناب كند از مصاحبت كسانى كه قوه غضبیه ایشان غالب و از فضیلت حلم خالى هستند. و در صدد انتقام و «تشفّى غیظ» خود مى باشند، و این را مردى و شجاعت مى نامند و مى گویند: ما از كسى متحمل درشتى و سختى نمى شویم، و بر فلان امر صبر نمى كنیم. بلكه مجالست كند با اهل علم و حلم و وقار، و كسانى كه مانند كوه پا بر جاى با هر باد ضعیفى از جاى در نمى آیند.
هفتم آنكه: تأمل نماید و بداند كه هر چه در عالم واقع مى شود همه به قضا و قدر الهى است و جمیع موجودات، مسخّر قبضه قدرت او، و همه امور در ید كفایت اوست. و خدا هر چه از براى بنده مقرر كرده است البته خیر و صلاح آن بنده در آن است. و بسا باشد كه مصلحت او در گرسنگى و بیمارى، یا فقر و احتیاج، یا ذلت و خوارى، یا قتل یا امثال این ها باشد.

منبع : پایگاه اندیشه قم

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تجلی اوج معرفت الهی در دعای عرفه و واقعه عاشورا
جایگاه صبر و شکیبایی در روایات اسلامی-2
سه درسی که می توان از طبیعت بهار آموخت!
 راه محافظت از مال‏
گامی به سوی شناخت امام حسین علیه السلام
شباهت امام سجاد به حضرت علی علیهماالسلام
خاک مشکبار
زينب در مجلس ابن زياد
عمرو بن خالد صيداوى
آثار و برکات عزاداری - حفظ رمز عاشورا

بیشترین بازدید این مجموعه

در بیان ثواب بکاء و عزاداری امام حسین (ع)
حضور شيطان در هنگام احتضار
چرا حسین(ع) بانوان را با خود به کربلا برد؟
قابل توجه زنان آزاردهنده به همسر
آثار ایمان به خدا در زندگی
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
"قرآن صاعد" یعنی چه؟
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^