شناخت وجود مبارك حضرت ابي عبدالله الحسين علیه السلام واجب است. پيغمبر اسلام فرمودند: كسي كه بميرد و امام خود را نشناسد «مات ميته جاهليه» مرگ او، مرگ مردم جاهل است. يعني در تاريكي زندگي كرده، در تاريكي ميميرد و در قيامت هم در تاريكي محشور ميشود. «من كان في هذه اعمي و هو في الآخره اعمي».
چرا شناخت حضرت ابي عبدالله الحسين واجب است؟ چون ايشان معناي عملي قرآن كريم هستند. يعني ما آيات توحيد، آيات نبوت، آيات قيامت، آيات اخلاق، آيات مسئوليت و آيات احكام را به صورت عملي در وجود مقدس ايشان متجلي ميبينيم. به همين خاطر امام اسوه و الگوي تمام مردم است و از اين طريق است كه خير دنيا و آخرت و سعادت امروز و فرداي ما تأمين ميشود؛ پس بايد منبع تأمين كننده سعادت دنيا و آخرت را شناخت و اين شناخت واجب است، پس شناخت امام حسين علیه السلام واجب است.
منابع شناخت
براي شناخت حضرت به سه منبع ميتوان مراجعه كرد.
اول – قرآن كريم: در آينه قرآن كريم، امام حسين علیه السلام از مصاديق آيه ولايت است. اولوالامر است. از مصاديق آيه طهارت است «يريد الله ليذهب عنكم الرجس» از مصاديق آيه مودت است. از مصاديق آيه شريفه «يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك» بلكه از مصاديق اتم و اكمل اين آيه است.
دوم – روايات: بخشي از روايات، حضرت را معرفي كردهاند. مثل اين روايت كه همگان، هم آن را شنيدهايد و روي كتيبهها ديدهاند. اما روايت آساني نيست و فهم آن هم آسان نيست. رسول خدا ميفرمايد: «حسين مني و أنا من حسين» اگر كسي بخواهد با دقت عقلي وارد فهم اين روايت بشود بايد به سراغ قاعده مهم «اتحاد عاقل و معقول» برود تا بتواند اندكي از پيچيدگي اين روايت را حل كند. پيغمبر اسلام كه مقام جمع الجمعي دارند يعني آنچه همه خوبان داشتند را به تنهايي داشت و مجموع خوبيهاي فرد به فرد خوبان عالم در پيغمبر جمع است. مرحوم سبزواري در ابتداي تفسير دعاي جوشن كبير ميفرمايد: پيغمبر جامع حقايق ملكي و ملكوتي است؛ اين درياي بينهايت كمالات ميفرمايد: حسين از من است و من از حسينم. يك مقدار روانتر اگر معني اين روايت را بخواهيم بگوييم ميتوانيم به اين رباعي تكيه كنيم.
من كيم؟ ليلي و ليلي كيست؟ من / هر دو يك روحيم اندر دو بدن
يك نور را خداوند در دو چراغ به صورت كامل افروخته است. با توجه به اين روايت عصيان در برابر ابي عبدالله علیه السلام يعني عصيان از پيغمبر، عصيان از پيغمبر يعني عصيان از خدا و نتيجه عصيان از خدا دوزخ است. اقتدا و احترام به ابي عبدالله علیه السلام ، اقتدا و احترام به پيغمبر و اقتدا و احترام به پيغمبر، اقتدا و احترام به خداوند است. و نتيجه و محصولش بهشت. امام خودشان در يك روايت ميفرمايند كه من همه را به ياري كردن خودم دعوت كردم. همه را دعوت كردم. يعني هممردم زمان خود را و هم مردم بعد از خودم را و هم مردم بعد از خودم را تا قيامت. ياري ابي عبدالله علیه السلام است. آنهايي كه زمان خودِ امام بودند، و امام را ياري دادند ميدانستند هزينه ياري دادن، از دست رفتن جانشان است. جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و در مسير ياري دادن و اقتداي به ابي عبدالله علیه السلام به خدا تقديم كردند؛ آنهايي هم كه بعد از حضرت تا روز قيامت هستند و خواهند بود، ياري دادنشان به اين است كه دينشان را در برابر هر خطري، هر فتنهاي، هر گناهي و هر معصيتي حفظ بكنند. اگر به آيات قرآن دقت بكنيم عمق معصيت آتش است؛ معصيت دينسوز است. اميرالمؤمنين ميفرمايد: معصيت عقلسوز است. قرآن مجيد ميفرمايد: معصيت نفس سوز است، و نهايتاً دنيا و آخرت را به آتش ميكشد. سوم – زيارتهايي كه معصومين براي حضرت ابي عبدالله الحسين علیه السلام تدوين كردهاند. يكي از اين زيارتها كه زيارت كمنظير و حاوي مطالب بسيار عالي ميباشد، «زيارت وارث» است.
امام حسين علیه السلام وارث انبياء
در زيارت وارث به پنج پيغمبر اولوالعزم وجود مبارك اميرمؤمنان، وجود مبارك فاطمه زهرا و خديجه كبري3اشاره شده است. در مقدمه زيارت وارث به شكلهاي گوناگون روابط وجود مبارك ابي عبدالله علیه السلام را با اين 9 منبع عظيم ملكوتي بيان ميكند. در مقدمه بيان ميشود كه امام با همه وجودشان – و به فرموده خودشان – تمام ارزشهايي كه در اين 9 نفر بوده، در خودشان تحقق دادهاند. زمان امام حسين خيلي بازمان حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسي و عيسي فاصله است و هيچ تاريخ دقيقي هم در اختيار نداريم كه بين امام و اين چهار پيامبر اولوالعزم و حضرت آدم چه اندازه فاصله اس. گاهي چهار – پنج نسل كه ميگذرد پرونده مسئله ارث بسته ميشود. اما اين چه ارثي است كه از زمان آدم تا زمان ابي عبدالله علیه السلام بوده و پروندهاش بسته نشده است؟ «السلام عليك يا وارث آدم صفوه الله» اين ارث، چه سرمايهاي بوده است؟ در قرآن براي حضرت آدم مقام علم، مقام تلقي، مقام خلافت، مقام اصطفاء، مقام شايستگي براي جنت، مقام مسجود شدن نسبت به تمام فرشتگان و مقام توبه قايل شده است. همه اين مقامات يقيناً در وجود آدم متوسط نبوده، بلكه كامل بوده، ولي وقتي نوبت به سيدالشهداء در ارث بردن از آدم ميرسد، اين مقامات در وجود حضرت امام حسين از كامل بودن حركت به سمت اكمل شدن پيدا ميكند.
منبع : پايگاه عرفان